0

نوآوری در سلامت باید برای ۸۵ میلیون نفر باشد نه قشری خاص!

گروه‌ آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا – پرورین طالبیان؛ در حاشیه یکی از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی به دکتر مرندی پیشنهاد دادم که دربارۀ «نوآوری در سلامت» گفت‌وگویی داشته باشیم، در پاسخ گفت که این یکی از موضوع‌های مورد علاقۀ اوست و با دفترش هماهنگ کنم تا زمانی برای مصاحبه در نظر گرفته شود.

فردای آن روز با کمال ناامیدی با دفترش در فرهنگستان علوم پزشکی تماس گرفتم، چون در ۸ سالی که نماینده مجلس بود و من هم خبرنگار پارلمانی، هیچ‌گاه نتوانسته بودم در راهروی مجلس او را ملاقات کنم و مصاحبه‌ای با او داشته باشم. پس از تماس با دفتر، قرار شد که اطلاع دهند؛ و در کمترین زمان ممکن، امکان مصاحبه فراهم شد.

وقتی برای مصاحبه به همراه سردبیر آنا در اتاقش حاضر شدیم، بلافاصله مصاحبه شروع شد و پس از اینکه پاسخ سوال اول را ارائه داد، گفت سال‌هاست که مصاحبه نکرده است و نمی‌پذیرد که مصاحبه کند، با این حال با حوصله بحث‌های مهمی را مطرح کرد، طوری که دغدغه‌ها و نگرانی‌هایش آن قدر برایم جدی بود که از بسیاری از سؤالاتم دست کشیدم تا متکلم وحده باشد و هر آنچه را دوست دارد بگوید؛ شاید آن‌ها که نمی‌خواهند بشنوند یا نشنیده‌اند با خواندن این مصاحبه اندکی به خود بیایند.

قطعاً تأمین سلامت یکی از مؤلفه‌های مهم توسعه‌ای است،  دوره کنونی که به عصر تکنولوژی معروف است، نوآوری در سلامت به یکی از موضوعات مورد توجه تبدیل شده است، نوآوری در سلامت به معنای ایجاد تغییرات و بهبودهایی در حوزه سلامت است که می‌تواند از طریق تکنولوژی، فرآیندها، ساختارها، سیاست‌ها یا هر چیز دیگری صورت گیرد. نوآوری در سلامت می‌تواند بهبود کیفیت خدمات درمانی، کاهش هزینه‌های درمان، افزایش دسترسی به خدمات درمانی یا حتی پیشگیری از بروز بیماری‌ها را به همراه داشته باشد، حال آنکه نوآوری باید در چه حوزه‌هایی و با چه کیفیتی صورت گیرد، به اقتضائات جوامع برمی‌گردد.

علیرضا مرندی که روزگاری وزیر بهداشت، درمان و آموزش و پزشکی بود، معتقد است که سلامت باید برای ۸۵ میلیون نفر در نظر گرفته شود و نوآوری در سلامت برای مناطقی از کشور، تأمین آب سالم است و برای جای دیگر تأمین یُد. وی نوآوری را تولید واکسنی می‌داند که می‌تواند سلامت را برای عدۀ بیشتری به ارمغان آورد. این وزیر بهداشت پیشین با نوآوری‌های های‌تک و گران که برای همۀ اقشار کاربرد ندارد، آنچنان موافق نیست. 

با این حال در ادامه مشروح این گفت‌وگو قابل مشاهده است:

آنا: وضعیت کنونی ما در حوزۀ سلامت در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه است و در چه جایگاهی قرار داریم؟

مرندی: قضاوت در این باره سخت است. قبل و بلافاصله بعد از انقلاب جزء بدترین‌ها در کشورهای منطقه بودیم، چیزی شبیه افغانستان اما با اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، نظیر تأسیس شبکۀ بهداشت در مناطق محروم، روستاها و تقریباً در کل کشور و اضافه شدن دانشجویان پزشکی به بدنۀ وزارت بهداشت، شاخص‌ها به میزان زیادی ارتقا پیدا کردند. در ادامه رشته‌های فوق تخصصی که قبل از انقلاب نداشتیم، توسعه پیدا کردند که عمدتاً از طریق ادغام صورت گرفته بود.

در آن زمان بررسی‌ها نشان می‌داد که وزارت علوم امکانات لازم برای افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی را ندارد چراکه انتظار ما چند برابر شدن پزشک بود، بنابراین دانشگاه‌های علوم پزشکی از وزارت علوم جدا و با وزارت بهداری سابق ادغام و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد.

بنابراین دو کار بزرگ همزمان انجام شد، اول تأسیس شبکه بهداشت در دوران جنگ تحمیلی و دیگری برنامه ادغام بود و به‌سرعت تعداد دانشجویان پزشکی از کمتر از هزار دانشجو در سال به 6 تا 7 هزار دانشجو در سال رسید، با فارغ‌التحصیل شدن این دانشجویان ظرف مدت کوتاهی خودکفا از حضور پزشکان خارجی نظیر بنگالی، پاکستانی و هندی شدیم.

این دو کار بزرگ به‌سرعت تأثیر گذاشت و باعث شد که سازمان بهداشت جهانی، یونیسف و فدراسیون جهانی آموزش پزشکی که مدام از اوضاع پزشکی ایران انتقاد می‌کردند، جمهوری اسلامی را تشویق کنند. تا جایی که گفتند شبکه بهداشت درمانی در ایران کار خارق‌العاده‌ای انجام داده است و بایستی تمام کشورها از آن تقلید کنند.

در تمام سال‌هایی که از جبهه بازدید می‌‌کردم تنها یک تانک دیدم، ما امکانات آنچنانی نداشتیم و طور دیگری جنگیدیم، نگفتیم ابتدا اختراع کنیم، هر چه پول داریم به جای دفاع، صرف اختراع کنیم تا صدام حسین کشور را بگیرد، تقلید از خارجی‌ها اشتباه است

در آن زمان رئیس فدراسیون آموزش پزشکی به ایران آمد و به دفعات مصاحبه کرد که آنچه در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، سبب جامع‌نگری فارغ‌التحصیلان گروه پزشکی شده و بایستی شیوۀ آموزش پزشکی در قرن بیست‌ویکم این گونه باشد. در آن زمان حتی توصیه شد که کشورها، دانشجویان خود را برای آموزش به ایران بفرستند.

این مسائل موجب شد عدۀ زیادی از وزرا و کارشناسان کشورهای دیگر از ایران بازدید کنند و زمانی که دیدند این رویکرد باعث بهبود شاخص‌ها شده آن را در دستور کار قرار دادند.

متأسفانه زمانی که دولت‌ها تغییر کرد، سیاست‌ها نیز عوض شد و این دو کار بزرگ از اولویت افتاد. سه وزیری که بلافاصله بعد از بنده به کار گرفته شدند، با ادغام مخالف بودند و مجلس را تشویق می‌کردند که طرحی بیاورند تا ادغام را به هم بزند، حتی رئیس جمهور وقت (آقای خاتمی) به من گفتند که من یک وزیر و معاون انتخاب کرده‌ام که مخالف طرح شماست و آن را به هم می‌زند. اما وقتی همان وزیر سه پروژه تحقیقاتی انجام داد، متوجه شد که نه‌تنها نباید ادغام به هم بخورد بلکه باید تقویت شود، وزیر وقت به آقای خاتمی نامه نوشت که ما اشتباه می‌کردیم و باید از ادغام حمایت شود.

بر این اساس اگر وزرای بعدی در همین مسیر حرکت و ادغام را تقویت می کردند، شبکه را گسترش می دادند، طبیعتا وضع ما درخشان باقی می‌ماند.

آنا: آن طور که باخبر هستیم با وزیر شدن خودتان مخالف بودید اما با اینکه خودتان را شایسته نمی‌دانستید اقدامات مهمی را به ثمر رساندید لطفا درباره نحوه وزیر شدن خودتان توضیح دهید؟ 

مرندی: به خاطر دارم که معاون بهداشت وزارت بهداشت بودم که با تغییر رئیس جمهور باید وزرای قبلی هم رأی اعتماد می‌گرفتند، در یکی از این مجالس شورای اسلامی، وزیر بهداشت در مجلس رأی نیاورد، دیر وقت بود و از یکی روستاهای خراسان می‌آمدم، ساعت یک ونیم صبح در فرودگاه شنیدم که این اتفاق افتاده است. بسیار ناراحت شدم چون آقای منافی (وزیر وقت بهداری)، فردی متدین و همراه و حمایت‌گر در مسائل بهداشت مردم بود.

با این حال مثل همیشه قبل از ساعت 6 صبح سر کار حاضر شدم، بعد از اینکه کارمندان به وزارتخانه آمدند تبریک گفتند، گفتم برای چه تبریک می‌گویید؟ روی میز نامه‌ای بود که نوشته شده بود سرپرست وزارتخانه شده‌ام، می‌گفتند شایع شده به‌عنوان وزیر می‌خواهند مرا معرفی کنند. برایم نگران‌کننده و شوک‌آور بود و باور نمی‌کردم اما متوجه شدم که موضوع عمومیت پیدا کرده است

بلافاصله از نخست وزیر، وقت ملاقات گرفتم و بعد از آن هم از رئیس جمهور که آیت‌الله خامنه‌ای بودند وقت ملاقات گرفتم، جداگانه به هر یک گفتم که چنین شایعه‌ای شده است ولی من مطمئن نیستم. گفتم منتظر جواب بله یا خیر نیستم، فقط می‌خواهم بگویم که این کار بسیار اشتباه است و من تقوا و تیزهوشی لازم را ندارم، به مدیریت وارد نیستم و از طرفی زمان کافی هم ندارم.

ادامه دادم که الان یک معاونت کوچک دارم و کار دیگری نظیر تدریس انجام نمی‌دهم، در خانه هم نیستم و در روستاها و شهرستان‌ها یا پشت‌میزم حضور دارم، توصیه می‌کنم که بنده را معرفی نکنید، بنده شایستگی این جایگاه را ندارم اما بعد از 2-3 روز اسم بنده را به عنوان وزیر معرفی کردند.

تعجب می‌کنم که اکنون بعضی می‌گویند که ما شایسته هستیم و باید وزیر شویم و با هم رقابت می‌کنند. به نظر می‌رسد تا زمانی که این طور رفتار می‌شود نباید توقع موفقیت داشته باشیم و شاهد شکست‌های پی در پی خواهیم بود و اگر شکست شدید نمی‌خوریم، لطف خداست.

آنا: به نظر شما اولویت کشور ما درمان است یا بهداشت؟

مرندی: اغلب کتاب‌های منبع در حوزه پزشکی متعلق به آمریکایی‌هاست، آنها همه مشکلات خود را حل کرده‌اند و الان به درمان رسیده‌اند. در حالی که ما اولیه‌ترین چیزهایمان روی زمین مانده است. زمانی که معاون بهداشت وزیر بهداشت شدم، بررسی‌ها نشان داد که تنها 2 درصد از کودکان برخی واکسن‌ها را دریافت کرده‌اند و 25 درصد مردم واکسن‌های لازم را نزده بودند. مرگ و میر تعداد زیادی از نوزادان (از دیفتری، سیاه سرفه، سرخک و امثالهم) را داشتیم در حالی که می‌توانستیم واکسن ارزان بزنیم و از مرگ و میر جلوگیری کنیم، چرا نباید آن را در دستور کار قرار می‌دادیم؟!

اکنون فرهنگ مردم بالا رفته و خودشان واکسن می‌زنند، ولی همچنان از واکسن‌های 40 سال پیش استفاده می‌کنند. در زمان نمایندگی مجلس و 40 سالی که رئیس کمیته ایمن‌سازی و واکسیناسیون کشور را برعهده داشتم هرچه به وزرا اصرار می‌کردم که به جای این همه تخت در مریض‌خانه، واکسن بین مردم توزیع کنند تا کودکان و مادران دچار بیماری نشوند، گوش نمی‌دادند.

این در حالی است که وقتی اوایل انقلاب به‌عنوان معاون بهداشت به روستاها می‌رفتم، آب، برق و جاده نداشتند. زمانی که قصد داشتیم در برخی روستاها، خانه بهداشت مستقر کنیم، یخچال نفتی می‌بردیم تا واکسن خراب نشود. 

برای روستاهایی که خیلی محروم بودند آب آشامیدنی‌ تأمین می‌کردیم، حتی لوله‌کشی آب انجام می‌دادیم، در حالی که این وظیفه وزارت بهداشت نبود و وزارت نیرو و شهرداری باید این اقدامات را انجام می‌دادند اما ما در وزارت بهداشت این کار را برعهده گرفتیم. خوشبختانه توانستیم لوله‌کشی آب تعدادی از روستاها را انجام دهیم و به بهورزان یاد دادیم که به آب کلر اضافه کنند، اینگونه اسهال کودکان زیر 5 سال به میزان زیادی کاهش یافت.

در آن سال‌ها همزمان تبلیغ شیر مادر را آغاز کردیم، اساساً فرهنگ استفاده از شیر مادر را بنده در کشور شروع کردم با آنکه بسیاری از مسئولان همزمان مخالفت می‌کردند، اما یک باره در ظرف یکی دو سال بعد از این تبلیغ و آموزش آن در استان‌ها، وارد کردن 70 میلیون قوطی شیرخشک به ارزش 100 میلیون دلار به اعداد بسیار کمی در حدود 11 میلیون دلار رسید.

شاخص‌های مرگ ومیر براساس واکسن، آب آشامیدنی سالم، تغذیه با شیر مادر، آموزش به مردم و تأسیس شبکه بهداشت به صورت شگفت‌انگیزی کاهش پیدا کرد که زبان‌زد شد. بنده معتقدم که حوزه بهداشت همگانی می‌تواند سلامت را برای افراد بیشتری در جامعه فراهم کند. 

آن زمان که وزیر بودم، سیاست‌های کلی سلامت از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ نشده بود چراکه ایشان این سیاست‌ها را سال 93 ابلاغ کردند، بنابراین باید خودمان فکر می‌کردیم چه کنیم و چه چیزی در اولویت است. به خاطر جنگ تحمیلی اعتبارات کم بود و امام (ره) توصیه می‌کردند که جبهه در اولویت است؛ اما با تغییر در برخی از سیاست‌ها توانستیم در زمان جنگ بسیاری از شاخص‌ها را بهبود ببخشیم و تخصص‌ها را گسترش دهیم حتی بیمارستان‌ها نیز مجهز شدند. در حال حاضر کاهش سریع بهبود شاخص‌ها، کند شده و ممکن است برخی جاها برگشت کرده باشد. کشورهای منطقه که وضع بدتری نسبت به ما داشتند از شاخصهای سلامت جلوتر افتاده‌اند بنابراین باید برنامه جدیدی طراحی شود تا عقب‌ماندگی‌ها جبران شود. 

با نوآوری و اختراع مخالف نیستم اما نوآوری برای هر کشوری نیست، آمریکا بعد از صدها سال با مطالعاتش متوجه شد مراقبت‌های اولیه سلامت از فوق تخصص و مراقبت‌های ویژه، ارزش بیشتری در بهبود وضع سلامت مردم دارد

در این سال‌ها تحقیقاتی انجام شده که شاید اطلاع از آن‌ها خالی از لطف نباشد، آمریکایی‌ها که نسبت به کشورهای دیگر وضعیت اقتصادی بالاتر و سرانه سلامت بیشتری دارند، بررسی کردند که چطور با این همه امکانات و پزشک فوق تخصص، در زمینه امید به زندگی (به‌عنوان شاخص بسیار مهم در سلامت) از کشورهایی نظیر کاستاریکا، سریلانکا و کوبا، هندوستان، چین بدتر هستند؟ بر مبنای گزارش‌ها از سال 2003 تا سال 2016 آمریکا در رتبه‌های 29، 30 یا 31 جهانی، امید به زندگی بود در حالی که آمریکا وضع اقتصادی خوبی دارد و پزشکان دنیا را جذب می‌کند.

در این میان برخی از کشورها نظیر انگلیس و استرالیا نیز تحقیقاتی را انجام داده‌اند تا مشخص کنند که در بازه زمانی 1860-1960 که آنتی‌بیوتیک و واکسن نبود چرا مرگ و میر به میزان زیادی کاهش پیدا کرد؟ این تحقیق مشخص کرد که تغذیه و بهداشت دلیل کاهش مرگ و میر بوده است، در این تحقیقات به این نتیجه رسیدند پزشکی مجهز و پیچیده کمتر از 4 درصد در کاهش مرگ و میر نقش دارد. بنابراین با اینکه هم‌اکنون هر تخت بیمارستانی بیش از 7 میلیارد تومان هزینه دارد اما حاضر نمی‌شویم غیر از واکسن‌هایی که از 40 سال قبل تزریق می‌کنیم، واکسنی را اضافه کنیم.

برخی فکر می‌کنند که با افزایش ظرفیت پزشکی می‌توانند شاخص‌ها را بهبود دهند در صورتی که این گونه نیست، در جلساتی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار می‌شد و می‌خواستند دانشجوی پزشکی را افزایش دهند، استدلال آوردیم که این تصمیم مهاجرت را زیادتر می‌کند، اما گوش ندادند. بسیاری از پزشکان عمومی بیکار هستند و عمل‌های زیبایی انجام می‌دهند تا کسب درآمد کنند، وقتی ظرفیت زیاد می‌شود، مشکلات زیادتر از آن می‌شود و عده‌ای هم به کشورهای مختلف مهاجرت می‌کنند. 

به عقیده من مهاجرت به دلیل بی‌توجهی کشور نسبت به نیروی انسانی خودش است، برخی از کشورهای غربی این سیاست را دارند که دانشجوی پزشکی تربیت نمی‌کنیم و از کشورهای نظیر ایران استفاده می‌کنیم چراکه هزینه به مراتب کمتر می‌شود و اگر تخصص و فوق تخصص نیاز باشد به آنها آموزش می‌دهیم. 

یکی از دلایل این نقصیه کوچک‌شمردن خدمات پزشکان است، در حالی که از ابتدای انقلاب تاکنون، با احتساب اینکه جنگ تحمیلی را داشتیم به جز نیروهای مسلح و بسیج که به خط مقدم آمدند، این پزشکان و پرستاران بودند که در خط مقدم ماندند، چطور یادمان می‌رود؟! در زمان کرونا بسیاری از پزشکان، پرستاران، استادان دانشگاه جان خود را از دست دادند. به مردم می‌گفتند دور شوید و جایی که ویروس است، نمانید اما خودشان در صحنه بودند. البته مردم همواره قدرشناس پزشکان هستند و غیر از مردم، تنها کسی که همیشه از پزشکان قدرشناسی کرده، آیت‌الله خامنه‌ای بوده است. 

برخی معتقدند که اگر تخت بیمارستان را زیاد کنیم وضعیت سلامت کشور بهتر می‌شود و مدام به آن افتخار می‌کنند در حالی که ساخت بیمارستان حیات‌بخش نیست. بنده زمانی رئیس کمیته ایمن‌سازی بودم بارها به واکسیناسیون تأکید داشتم. کشورهای افغانستان، پاکستان، سومالی و جیبوتی خیلی از واکسن‌های جدید را می‌زنند؛ اما ما استفاده نمی‌کنیم. در حالی که راه‌حل کاهش مرگ و میر همین است، متأسفانه در دانشگاه‌ها درباره سلامت، ارتقای سلامت و عدالت در سلامت، سلامت همه‌جانبه و ابعاد آن تدریس نمی‌شود، در حالی که این‌ها برای کشور مهم است. بنده هم به خاطر سابقه کاری با این مفاهیم آشنا شدم وگرنه در هیچ دانشگاه داخلی و خارجی به این موارد پرداخته نمی‌شود. 

در یک مطالعه که دکتر حق‌دوست معاون آموزشی وزارت بهداشت دولت قبل داشت مشخص شد که بیشترین بهبودی‌های سلامتی در سال‌هایی که بنده وزیر بهداشت بودم و ادغام آموزش پزشکی صورت گرفته، ثبت شده است چراکه ما به ادغام اعتقاد داشتیم و آن را دنبال می‌کردیم. 

آنا: با این توصیفات به نظر شما در چه حوزه‌هایی نیازمند نوآوری در سلامت هستیم یا اساساً امکان نوآوری را داریم؟

مرندی: به عقیده من، این شبکه سلامت که ما در کشور بنا نهادیم نوآوری بود چراکه در هیچ جای دنیا نبود. 20 سال قبل آمریکایی‌ها، مسئولان بهداشت و اساتید خودشان را به ایران فرستادند تا شبکه‌های ما را ببینند و بعدا در ایالات آلاباما و لوئیزیانا  و … پیاده‌سازی کردند چون مطالعاتشان نشان داد با وجود پیشرفت‌هایی که دارند، با پول و فوق تخصص و بخش‌های مراقبتی زیاد، باز هم رتبه 29-30 در دنیا قرار دارند. 

مطالعات آنها نشان داد مراقبت‌های اولیه سلامت اصل قضیه است همان که در کوبا، کاستاریکا، سریلانکا، هندوستان و چین انجام می‌شود. این بود که به سراغ مراقبت‌های اولیه سلامت رفتند. بر این اساس آمریکایی‌ها ظرف یک دهه 20 درصد تخت‌های مریض‌خانه موجود خود را تعطیل کردند و برنامه‌هایشان را اعلام کردند که تخت‌های بیشتری را حذف خواهند کرد. چون متوجه شدند که تخت‌های بیمارستانی تأثیری در سلامت مردم ندارد و تنها هزینه‌ها را بالا می‌برد و براساس آمار 10 درصد مشکلات مردم را بیشتر می‌کند که این آمار برای ما قطعا بیشتر است.

نوآوری برای روستایی که آب، لوله کشی و زه‌کشی ندارد، تامین آب آشامیدنی و آبخیزداری برای جلوگیری از سیل است، اگر به این مسائل نرسیم و کارهای دیگر انجام دهیم، زندگی مردم به خطر می‌افتد

بنابراین با آنکه ثروتمند هستند، تخت‌های مریض‌خانه خود را می‌بندند اما ما هنوز دنبال مریض‌خانه هستیم. حال چرا شاخص‌ها بهتر نمی‌شود مسئله این است! بعد می‌گوییم که باید به دنبال نوآوری و فناوری و … و علم برویم در حالی که علم همین است. ما باید علم سلامت داشته باشیم تا بتوانیم سلامت مردم را تأمین و حفظ کنیم و ارتقا ببخشیم. اینکه فوق تخصص نوزادان و فوق تخصص غدد اطفال و غدد بزرگسال داشته باشم، مشکل سلامت مردم را حل نمی‌کند. مردم عادی دستشان به اولیه‌ترین‌های تجهیزات سلامت نمی‌رسد حتی اگر اسکن و ام‌آر‌آی و فوق تخصص داشته باشیم تا زمانی که فرد متخصص آن را نداریم که به شهر کوچک برود، آن را بفهمد و بخواند، مشکلات درست نمی‌شود.

واکسن‌های که خودمان تولید می‌کنیم فناوری و نوآوری است، همانطور که واکسن کرونا را تولید کردیم. در تولید واکسن کرونا عده‌ای دانشمند جوان مشغول به کار شدند و به خارج از کشور بی‌نیاز شدیم و توانستیم واکسن ارزان‌ تولید کنیم و نیاز به این حجم از تخت بیمارستانی نداشته باشیم بنابراین اگر آن شبکه اول انقلاب درست نشده بود الان وضعیت وحشتناکی داشتیم.

آنا: پس با اولویت‌بندی در حوزه نوآوری سلامت موافق هستید؟

مرندی: وقتی می‌گویید نوآوری، اگر نوآوری از نوع غربی را می‌خواهیم باید زیرساخت‌ها را درست کنیم. نمی‌توان یک باره یک آدم را به کره مریخ فرستاد، بدون اینکه اسباب آن را فراهم کرده باشیم، باید مراحل آن طی و زیرساخت‌ها تأمین شود. 

ما یک دفعه می‌خواهیم وارد اختراع شویم در حالی که اصلا لازم نیست. ما از افزایش تعداد مقالات‌مان خوشحال می‌شویم اما بسیاری از مقالاتی که برای ارزیابی برای بنده می‌فرستند، ارزش چندانی ندارند. همان چیزهایی است که در کتاب‌های درسی به ما ثابت شده و مجدد ثابت می‌کنند، برای اینکه این‌ها لازم است تا ارتقا پیدا کنیم و استادیار و دانش‌یار شویم و چیزی که مشکلی از کشور حل کند، بسیار نادر است. 

زمانی دکتر عزیزی تحقیقی انجام داد و به دنبال کمبود یُد رفت و متوجه شد که در کشور ما یُد کم است و علت مرگ بسیاری از کودکان یا عقب‌افتادگی ذهنی آنها می‌شود. به فکر افتادیم به نمک‌های طعام کشور یُد بزنیم. زمانی که برای بسیج ریشه‌کنی فلج اطفال به منزل مردم می‌رفتیم یک قوطی نمک یددار به آنها می‌دادیم و این مسئله برای همه جا افتاد، این در کشور ما نوآوری است.

آنا: به نظر شما برای اینکه اولویت‌های متناسب با زیست‌بوم فراهم شود باید چه کاری انجام دهیم؟

مرندی: عقل؛ با عقل می‌توانیم بفهمیم مردم چه مشکلی دارند و براساس آن رفتار کنیم. لوله‌کشی آب آشامیدنی آپولو هوا کردن نبود اما مردم‌ آن را نداشتند، در زمان جنگ شروع به لوله‌کشی روستاها کردیم، آن زمان این امر از اولویت‌ها بود. اگر به دنبال آپولو می‌‌رفتیم، به آن نمی‌رسیدیم فرضاً که می‌رسیدیم اگر مردم زنده نمانند چه فایده‌ای دارد! هر چیزی باید در قالب رفع مشکل 85 میلیون نفر تعریف شود. مثلاً اگر اکثر مردم را رها کنیم و فقط به بیماران نادر رسیدگی کنیم اشتباه است، آنچنان که دولت این بیماران را تحت پوشش بیمه قرار داد و بقیه مردم از بیمه محروم شدند. 

هر چیزی باید در قالب رفع مشکل 85 میلیون نفر تعریف شود

نوآوری برای روستایی که آب، لوله‌کشی و زه‌کشی ندارد، تأمین آب آشامیدنی و آبخیزداری برای جلوگیری از سیل است، اگر به این مسائل نرسیم و کارهای دیگر انجام دهیم، زندگی مردم به خطر می‌افتد. اینها اولیه‌ترین چیزهاست. ما نمی‌توانیم نوآوری آمریکا و ژاپن را داشته باشیم باید همه چیز با هم متناسب باشد. 

شرکت‌های خارجی کلی پول هزینه می‌کنند تا چیزی از تحقیقات به دست آورند. آنها بعد از اینکه به نتیجه می‌رسند آن قدر قیمت را بالا می‌گیرند تا ده برابر از قیمت تمام‌شده آن تحقیق را بفروشند بنابراین برایشان صرف می‌کند به‌خصوص اینکه صدها میلیون نفر در سراسر دنیا جنس‌های غربی‌ها را می‌خرند. حالا اگر ما همان محصول را تولید کنیم، اولاً پول به میزان کافی نداریم و در اولین شکست، حذف می‌شویم و کسی برای آن ریسک نمی‌کند. باید عاقلانه و منطقی فکر کرد، ان‌شاءالله روزی به آنجا برسیم، در جنگ تحمیلی، ما موشک و هواپیمای اف 16 و امثالهم نداشتیم و آن طور که می‌توانستیم جنگیدیم.

زمان جنگ به استان کرمانشاه (قصر شیرین) رفتم، آن زمان سپاه هم تأسیس شده بود ولی امکاناتی نظیر کلاه نداشتند. در تمام سال‌هایی که از جبهه بازدید می‌‌کردم، تنها یک تانک دیدم، ما امکانات آنچنانی نداشتیم اما طور دیگری جنگیدیم. نگفتیم ابتدا اختراع کنیم، هر چه پول داریم به جای دفاع صرف اختراع کنیم تا صدام حسین کشور را بگیرد، تقلید از خارجی‌ها اشتباه است، ما نمی‌توانیم با غربی‌ها در این موارد رقابت کنیم. 

زمانی موضوع کنترل جمعیت در دستور کار قرار گرفت که در زمان خودش درست بود؛ اما بعد باید تغییر مسیر می‌دادیم. همین کنترل جمعیت در زمان خودش نوآوری بود و اگر انجام نمی‌دادیم الان 200 میلیون بیکار داشتیم. حقیقتاً در کشور تحقیقات باید برای رفع مشکلات مردم باشد.

بنده با نوآوری و اختراع مخالف نیستم اما نوآوری و فناوری برای هر کشوری نیست. آمریکا بعد از صدها سال با مطالعاتش متوجه شد مراقبت‌های اولیه سلامت از فوق تخصص‌ها و مراقبت‌های ویژه، ارزش بیشتری در بهبود وضع سلامت مردم دارد. آمریکا 20 درصد تخت‌های خود را بسته است و باز هم می‌بندد اما ما گسترش می‌دهیم.

برچسب‌ها:

نظرات کاربران