تربیت کودک سه ساله پسر، 32 نکته تربیتی از زبان روانشناسی!
تربیت کودک اهمیت زیادی در مسیر رشد دارد و تجربیات کودک در سالهای اولیه کودکی، بر عوامل مختلفی در تمام طول زندگی وی مؤثر خواهد بود. علاوه بر این، کودک در مسیر طبیعی رشد نیاز به آموزشهای مشخصی دارد و برخی مهارتها در سنین خاصی باید یادگیری شوند. در این مقاله همه این نکات را بررسی خواهیم کرد تا راهنمایی جهت تربیت کودک سه ساله پسر ارائه شود.
اهمیت تربیت کودک در سنین 2 تا 3 سال

Play is important because it’s how your child learns and explores feelings.
بازی مهم است زیرا از طریق آن کودک شما یاد میگیرد و احساسات خود را کشف میکند. منبع:raisingchildren
رشد جسمی و ذهنی از تولد تا 5 سالگی سریعتر از هر دوره دیگری است. زمینه بسیاری از مهارتها و تواناییهای فرد باید در این بازه زمانی شکل بگیرد و کمبود یا آسیبهای تجربه شده در این دوره اثرات بدی بر سلامت روان و همینطور یادگیری مهارتها خواهد داشت.
مهمترین جنبه رشد در این بازه سنی، یادگیری زبان است. یادگیری زبان وابسته به یک دوره حساس رشدی است. به این معنا که امکان یادگیری زبان و توانایی حرفزدن در این سن وجود دارد و با فاصلهگرفتن از این دوره، یادگیری زبان سخت و سختتر میشود. مشکلات مرتبط با درک و بیان زبان مخصوصا در پسران رایجتر از دختران است.
جنبه رشدی دیگر، مهارتهای حرکتی ریز و درشت است. مهارتهای حرکتی ریز، به مهارت فعالیتهای ظریفی که نیاز به دقت و توجه دارند گفته میشود و مهارتهای حرکتی درشت به حرکات اندام بزرگ مثل دست و پا در حین راه رفتن، دوییدن و… اشاره دارد.
علاوه بر این موارد، ذهن و هوش کودک نیز در حال رشد است. در حدود این سنین، توانایی تفکر انتزاعی در حال شکل گرفتن است. یعنی کودک یاد میگیرد به غیر از اشیا و اتفاقاتی که قادر به دیدن آنها است، اشیا دیگری وجود دارند و حتی وقتی آنها را نمیبیند، آنها وجود دارند.
علاوه بر این، بخشی از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری در این سن شکل میگیرند. کودک در این سن برای اولین بار اضطراب اجتماعی بهنجار (طبیعی) را تجربه میکند. واکنش به این اضطراب باید مناسب باشد تا کودک در آینده خود، بیش از حد خجالتی یا بیش از حد بیپروا نباشد.
در این سنین، کودکان میل به برقراری ارتباط با همسن و سالان خویش نیز پیدا میکنند. با اینکه رفتار اجتماعی و بنای روابط اجتماعی در سنین بالاتر شکل میگیرد، اما تجربیات اجتماعی این دوره زندگی تاثیر زیادی بر روابط اجتماعی کودک در نوجوانی و اوایل جوانی خواهد داشت.
در بخشهای بعدی این تواناییها را بیشتر بررسی میکنیم و نکات و بازیهای مناسب کودک در این سن را معرفی خواهیم کرد.
والد کافی
اصطلاح والد کافی یا والدگری کافی به این موضوع اشاره دارد که جوانب رشدی و نیازهای کودک به آموزش و تربیت بسیار گسترده است و هیچ والدینی وقت و انرژی کافی برای تحت پوشش قرار دادن همه جوانب ندارند. اگر والدین دیدگاه کمالگرایانه نسبت به تربیت کودک خود داشته باشند؛ اول از همه به سبک زندگی و کیفیت و رضایت زندگی خود ضربه میزنند؛ چون باید مدام در حال آموزش و تلاش و نگرانی برای آن باشند.
از طرف دیگر، کودکی که در تمامی طول روز در معرض آموزشهایی از این دست باشد، فرصتی برای کودک بودن نخواهد داشت. کودک نیاز به بازی های کودکانه و ساده خود دارد و والدین نباید همه جوانب رشد کودک را در کنترل خود نگه دارند. همچین رفتاری میتواند باعث منتقل شدن اضطراب و کمالگرایی والدین به فرزند شود که تاثیرات منفی زیادی بر سلامت روان کودک خواهد داشت.
نکته مهمتری که باید به آن توجه کنیم، تفاوت محیط خانه و محیط اجتماع برای کودک است. تجربیات کودک در طول زندگی خود و تا قبل از ورود به جامعه به عنوان یک عضو مستقل، دیدگاه او نسبت به دنیا را شکل میدهد. والدگری کنترلگرایانه، دقیق و بر پایه دوریکردن از آسیب و تجربیات منفی، باعث میشود تا کودک دید بیش از حد مثبتی نسبت به جهان داشته باشد. در حالی که جهان واقعی پر از اتفاقات مثبت و منفی است و این کودک بعد از ورود به جامعه و مواجهه با جوانب منفی، بسیار آسیب خواهد دید.
همه انسانها، از جوانب منفی و تجربیات منفی خود درس گرفته و یاد میگیرند و تجربههای منفی دوره کودکی، به نوعی واکسنی برای مواجهه با سختیهای دوران بزرگسالی شناخته میشود.
در نهایت، وظیفه والدین این نیست که کودک خود را بینقص و بهترین بار بیارند! بلکه این است که به قدر امکان تلاش کنند و اجازه رشد و یادگیری را به خود کودک بدهند تا در طول بازیهای بچهگانه و تجربیات کنترل نشده خود با جهان مواجه شود.
تواناییها و خصوصیات کودک سه ساله پسر

بررسی و زیرنظر گرفتن تواناییها و مهارتهای کودک از طرف والدین بسیار طبیعی است. مسئلهای که میتواند آن را زیان بخش یا نگران کننده کند، مقایسه کودک است. مخصوصا اگر کودک همسن و سالی در نزدیکی وجود داشته باشد، والدین ممکن است تواناییها و خصوصیات این دو کودک را مقایسه کنند؛ اما این مقایسه، مثل هر مقایسه دیگری اشتباه است. همانطور که افراد تواناییها و خصوصیات مختلفی دارند، کودکان نیز ویژگیهای متفاوتی دارند و علاوه بر آن، مسیر رشدی هر کودک به جز چند اصل کلی، منحصر به فرد و مخصوص به خود است. گاهی مسیر رشدی و ویژگیهای دو کودک دوقلو با یکدیگر متفاوت است و این کاملا طبیعی است.
به طور کلی از یک کودک سه ساله این موارد انتظار میرود.
1- مهارتهای جسمی
انتظارات جسمی از کودک بر اساس میزان رشد و مسیر رشدی شکل میگیرد.
توانایی دویدن و پریدن داشته باشد.
توانایی بالا رفتن از پله بدون کمک بزرگسالان و با کمک نرده را داشته باشد.
توانایی پدال زدن سه چرخه را داشته باشد.
شستشوی دستهای خود را یاد گرفته باشد.
توانایی سرهم کردن 10 لگو روی هم را داشته باشد.
توانایی کشیدن خط صاف روی کاغذ را داشته باشد.
توانایی کپی کردن اشکالی مثل دایره را روی کاغذ داشته باشد.
توانایی ایستادن روی نوک انگشتان پا را داشته باشد. (با کمک و گرفتن دست توسط والدین یا بدون این کمک)
برای غذا خوردن، قاشق و چنگال را به دست ترجیح دهد.
توانایی پوشیدن و درآوردن لباس خود را داشته باشد. (توانایی بستن دکمه در همین حدود سنی باید کسب شود.)
به طور میانگین بتواند 8 الی 9 دقیقه بر یک فعالیت تمرکز کند. (مثلا نقاشی یا غذا خوردن یا تلویزیون دیدن)
20 دندان شیری داشته باشد.
بینایی 20/20 داشته باشد. (اشیای نزدیک و دور را تشخیص دهد و بتواند اسمشان را بگوید.)
توانایی کنترل ادرار و مدفوع را داشته باشد. (مشکلات گهگداری و مجموعا کمتر از سه بار در هفته طبیعی است)
11 الی 13 ساعت در شبانه روز بخوابد. (مجموع خواب شب و بعدازظهر)
2- مهارتهای بیان و درک زبان
میزان این مهارتها در کودکهای مختلف متفاوت است. معمولا پسرها دیرتر و کمتر از دختران به این مهارتها میرسند. علاوه بر این، تفاوت زبان مادری میتواند باعث ایجاد تفاوتهایی شود. مخصوصا اگر کودک دوزبانه (مثلا آذری و فارسی یا فارسی و انگلیسی) تربیت شود، کمتر بودن مهارتهای زبانی طبیعی به شمار میرود. به طور کلی وجود این موارد اهمیت دارد.
حدود 500 الی 900 کلمه را بشناسد. (این مقدار برای کودک 3 الی 4 ساله است.)
کلام واضح باشد. (غیر از پدر مادر، افراد متوجه حرفش شوند. مشکل در برخی کلمات طبیعی است.)
جملات چهار الی پنج کلمهای استفاده کند و توانایی بیان دو الی سه جمله پشت هم را داشته باشد. (مثال: من پدر را دوست دارم. پدر مهربان و خوب است. پدر من را دوست دارد.)
توانایی تقلید ترانههای کودکانه را داشته باشد. (مثل یه توپ دارم قلقلیه)
نام خود را بداند و از آن استفاده کند. (مثلا: من علی هستم.) و وقتی به اسمش اشاره میشود متوجه شود. (مثلا وقتی کسی بدون نگاه کردن به او گفت علی زیبا است، متوجه اشاره به خود شود.)
تفاوت بیان دستوری و خواهش و همینطور تفاوت ناراحتی و خوشحالی را متوجه شود.
رنگها را بشناسد. (ممکن است نام همه رنگها را نداند. دانستن پنج رنگ کافی است.)
3- توانایی درک، فهم و استدلال
توانایی درک و فهم کودک، کاملا به مهارتهای زبانی وابسته است. اگر مهارت زبانی کودک کمتر است، باید انتظارات کمتری در زمینه درک و فهم داشته باشیم. این مهارتها همزمان با رشد زبان رشد خواهند کرد.
تفاوت اندازه را متوجه شود. (پدر بلند است من کوتاه. این کفش کوچک است آن بزرگ)
متوجه مفهوم گذشته شود. (بداند که اتفاقی دیروز افتاده است یا امروز. تفاوت امروز و دیروز را بداند.)
جملات طولانی (اما با کلمات ساده) از طرف بزرگسالان را متوجه شود. (و بتواند آن را به زبان خود تکرار کند.)
مکان نسبی را تشخیص دهد. (لیوان روی میز است. کفش زیر میز است. کتاب کنار لیوان است. من پشت در هستم.)
ضمایر را درست استفاده کند. (من، تو، او، ما، شما، آنها)
درباره مسائل کنجکاوی داشته باشد. (چرا آسمان آبی است؟ چرا میخندی؟ چرا پدر خوابید؟ و…)
توانایی شمارش اشیا تا 4 را داشته باشد. (این مهارت باید بین سه و چهار سالگی کسب شود.)
وقتی از او میپرسند، اسم و فامیل و سن خود را بداند.
ترسهای خاصی داشته باشد. (از تاریکی، هیولا، زیر تخت و…)
برای حل مسائل تلاش کند. (اگر قاشقش افتاد دنبالش برود. اگر کسی چیزی خواست کمک کند. و…)
توانایی به خاطر آوردن دو الی سه خاطره را داشته باشد. (ممکن است برخی مسائل را اشتباه به خاطر بیاورد که طبیعی است.)
توانایی اشاره کردن به چیزی را داشته باشد. (وقتی ازش میخواهید گاو را نشان دهد، از انگشت استفاده کند.)
4- ارتباطات اجتماعی با همسنها و بزرگسالان
کودک سه الی چهار ساله، نظریه ذهن ندارد. یعنی به این موضوع آگاه نیست که افراد مختلف ممکن است نظر متفاوتی داشته باشند، احساس دیگری داشته باشند و… به همین دلیل ارتباطات کودک ممکن است خودخواهانه باشد که کاملا طبیعی است.
با کودکان دیگر بازی کند.
درباره مالکیت اشیا مخصوصا اسباب بازی نظری داشته باشد. (اسباب بازی خود را به کسی بدهد یا ندهد. بیتفاوت نباشد.)
توانایی رعایت نوبت یا صبر کردن را داشته باشد. (انتظار میرود حداقل 20 ثانیه الی یک دقیقه بتواند صبر کند.)
در سه الی چهار سالگی، نسبت به دو الی سه سالگی، کمتر با گریه لجبازی کند. (جای گریه خشم یا ناراحتی نشان دهد.)
احساسات و عواطف را بروز دهد. (کلامی یا رفتاری علاقه یا عدم علاقه را نشان دهد.)
5- توانایی جسمی و توجه اساسی
بتواند 30 دقیقه همراه یک بزرگسال بازی کند. (مثلا توپ بازی)
بتواند 60 دقیقه بازی پراکنده بکند. (بازی بچگانه و بیقاعده.)
هیچوقت بیشتر از یک ساعت ساکت و آرام ننشیند. (به جز وقتی که به شدت خسته و خواب آلود است.)
نکات تربیتی و آموزشی برای کودک سه ساله
مهارتها و تواناییهایی که در بخشهای قبلی ذکر شد، انتظاراتی است که از کودک میرود اما وجود نداشتن آنها صرفا به معنای وجود مشکل یا مسئله نیست. این مهارتها در ارتباطات و یادگیریهای کودک به وجود میآیند و ممکن است کمبود در یک بخش از تربیت، منجر به عدم رشد مهارت ذکر شده شود.
توصیه میشود اگر بیشتر از ده مورد در کودکتان وجود ندارد، از روانشناس کودک مشورت بگیرید اما موارد کمتر را با وی تمرین کنید و اگر بعد از یک الی سه ماه بهبودی ندیدید، از متخصص راهنمایی بگیرید.
در ادامه نکات مهمی که در تربیت و آموزش باید به خاطر داشته باشید را مرور میکنیم.
کودک خود را به یادگیری کلمات جدید تشویق کنید.
در صورت تلفظ اشتباه کلمات، به آن اشاره نکنید یا بر آن تمرکز نکنید. در این سن، همین که خودتان شکل صحیح کلمه را بیان کنید کافی است. (نوع صحبت کودکانه کودک را تقلید نکنید.)
هر روز، هر چقدر محدود و کم، مدتی مخصوص به برای بازی با کودک در نظر بگیرید.
نقاشی و بازیهایی مثل لگو را فراهم کنید. این بازیها به مهارتهای حرکتی ظریف، بینایی و درک کودک کمک میکنند.
در واکنش به سوالات زیاد کودک، توضیح کامل و تا جای ممکن صحیح ارائه دهید. فکر نکنید کودک در آینده این توضیح را فراموش میکند یا متوجه مسائل پیچیده نمیشود.
بازیهای شبیه سازی و ادایی انجام دهید. (مثلا بازی فروشنده و خریدار یا مادر و بچه و…)
نظم و نظافت تا میزانی که توانایی دارد از او بخواهید. (خودش اسباب بازیش را از روی زمین بردارد. خودش بعد از بازی لگوهایش را جمع کند. دعوا نکنید؛ فقط از او بخواهید.)
جلوی کنجکاوی و کندوکاو کودک را نگیرید. (حداقل محیط خانه را به قدری امن نگه دارید که کودک بتواند بدون مشکل یا خطر خاصی به همه چیز سرک بکشد. کودک به انجام این کنجکاوی ذاتی نیاز دارد.)
در مسیر خانه یا خانه اطرافیان، توجه او را به برخی ویژگیها جلب کنید تا در صورت گم شدن، بتواند چند مکان یا ویژگی ظاهری را تشخیص دهد. (مثلا مسجد را دیدی؟ اینجا مدرسه است. آن را دیدی؟ در خانه چه رنگی است؟)
حتی اگر توانایی کافی غذا خوردن یا لباس پوشیدن را ندارد، به او اجازه انجام آن را بدهید. به او نگویید من باید لباست را بپوشم یا من باید به تو غذا بدهم. (مثلا اگر قرار نیست به مهمانی بروید، اجازه لباس پوشیدن بدهید. وقتی در خانه هستید با پهن کردن زیرانداز اجازه غذا خوردن و کثیف کردن را بدهید.)
پاداش و تشویقها را بسیار پررنگتر از تنبیه یا دعوا انجام دهید. (همه انسانها تمایل به به یادآوری بیشتر خاطرات منفی دارند. با این کار با تاثیر منفی آن مقابله کنید.)
اگر قصد تنبیه یا ایراد گرفتن دارید، حتما به رفتار اشتباه اشاره کنید؛ از کودک ایراد نگیرید و حتما در صورت تنبیه دلیل آن را توضیح دهید. (چون دوستت را زدی، امروز به پارک نمیروی.)
در ارتباط با دیگران مخصوصا غریبهها، باید و نبایدها را آموزش داده و یادآوری کنید. (خوب نیست که از غذای کسی بخوری. نباید غریبهها را بغل کنی. و…)
برای انتخاب بازی، داستان و… به او حق انتخاب بدهید. (حق انتخاب را محدود نگه دارید تا باعث سردرگمی نشود. مثلا کیک میخواهی یا کوکی؟ بستنی یا آبمیوه؟)
وقتی کودک در بازی یا فعالیتی با مشکل مواجه میشود، صبر کنید تا از شما کمک بخواهد. اجازه تلاش کردن و موفق نشدن را به او بدهید. (بدون این کار، کودک ذهنیت کاذبی شکل میدهد که به همه کار قادر است. با این کار متوجه میشود کدام کار را میتواند و کدام را نمیتواند انجام دهد و چه زمانی باید کمک بخواهد.)
- هیچوقت عملکرد و ویژگیهای کودک خود را حتی در ذهنتان با کودک دیگری مقایسه نکنید.
بازیهای مفید برای کودک سه ساله

بازیهای کودکانه فقط برای سرگرمی نیستند. بسیاری از این بازیها که بسیار ساده به نظر میرسند، میتوانند مهارتهای مهمی را به کودک یاد بدهند یا کودک را برای یادگیری آنها در آینده آماده کنند. در این بخش برخی از این بازیها را بررسی میکنیم.
1- شناسایی حروف، کلمه و صداها
هدف از این بازی، یادگیری الفبا یا نوشتار نیست؛ این بازی علاوه بر اینکه چشم و دست کودک را با حروف آشنا میکند، با ایجاد کنجکاوی برای این مسائل باعث میشود تا کودک برای مدرسه و مهدکودک ذوق بیشتری داشته باشد.
فراموش نکنید که این بازی، باید در حد یک بازی باقی بماند و آن را تبدیل به کلاس درس نکنید. در این بازی میتوانید شکل و صدای حروف سادهای مثل آ یا ب را به کودک یاد دهید و برای ماندگاری بیشتر، مثال بزنید که آ شبیه گردن و کلاهی است یا ب شبیه به قایق و ماهیای زیر آن است.
بهتر است این بازی را روی تخته وایت برد انجام دهید تا شما و کودک نگران مسائلی مثل سوراخ شدن کاغذ به دلیل فشار زیاد نباشید.
2- شعرخوانی
یاد گرفتن و خواندن شعرهای ساده و کودکانه فواید زیادی برای کودک دارد. وقتی کودک سه الی چهار ساله برای اولین بار یک شعر را میشنود، کلمات مختلف را در کنار یکدیگر شنیده و یاد میگیرد. وقتی آن را حفظ میکند حافظهاش را تمرین میدهد و وقتی آن را میخواند، ریتم را تکرار میکند که فرایند پیچیدهای در مغز است و به پویایی ذهن کودک کمک میکند.
به خاطر داشته باشید که سادهترین شعر های ممکن را پیدا کنید و برای حفظ کردن آن سختگیری نکنید.
3- کتابخوانی
کتاب کودکان با تصاویر جذاب و رنگارنگ و همینطور داستانهای ساده اما پرمفهوم، میتوانند کمک زیادی به پروسه تفکر کودک بکنند و همزمان او را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کنند. علاوه بر این در طول این فعالیت ارتباط گرم و نزدیکی بین شما و کودک شکل میگیرد.
4- داستان سرایی
کودکان، مخصوصا از این سن به بعد، میل به داستان سرایی و سرهم کردن داستانهایی از ذهن خودشان دارند. خیلی از والدین این کار را به چشم دروغگویی میبینند و کودک را منع میکنند که کار اشتباهی است. به جای این کار با اشاره به اینکه داستان چیست، تفاوت واقعیت و داستان را به کودک یاد دهید و با تشویق وی به داستان سرایی، ذهن خلاق وی را پرورش دهید.
5- بازی اعداد
مفهوم اعداد و شمارش در حدود 3 سالگی باید شکل گرفته باشد. به دلیل انتزاعی بودن این مفهوم، وجود مشکل برای شمارش، مثلا به زبان آوردن اعداد اشتباه کاملا طبیعی است، اما با بازی اعداد و تلاش برای شمردن اشیا مختلف، میتوانید کودکتان را تمرین دهید.
برای این بازی نیازی نیست تا وقت خاصی در نظر بگیرید و همزمان با فعالیتهای مختلف و بازیهای دیگر میتوانید نحوه صحیح شمردن را به کودک نشان دهید. از کودک سه الی چهار ساله انتظار میرود تا بتواند تا 4 شی را درست بشمارد.
6- بازی نظم دهی
از حدود سه سالگی، بچهها معنای مفاهیم بزرگ و کوچک، دراز و کوتاه، ترش و تلخ و… را متوجه میشوند. توانایی کامل استفاده از این مفاهیم میتواند حتی تا 9 سالگی زمان ببرد اما با بازیهای ساده، میتوانید به پروسه رشد کودک این مفاهیم کمک کنید. برای مثال مفهوم منظم کردن را به وی آموزش دهید، مدادرنگیها را بر اساس قد منظم کنید و سپس از او بخواهید این کار را تکرار کند.
کودک در ابتدا نیاز دارد تا هر مداد را با دیگری مقایسه کند، آنها را کنار هم بگذارد و بعد آنها را منظم کند و این کاملا طبیعی است.
کلام آخر
تربیت و آموزش کودک اهمیت زیادی دارد و تاثیر زیادی در تواناییها و مهارتهای وی در دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی خواهد داشت. اما به خاطر داشته باشید که هیچ والدینی قادر نخواهد بود تا بدون آسیب زدن به خود و کودک، بینقص باشد! انتظار صحیح از والدین این است که کافی باشند؛ به اندازه زمان و شرایط ممکن در تربیت کودک تلاش کنند و همه چیز را کنترل و مدیریت نکنند.
منابع:
نظرات کاربران