گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- مهدی مشکینی: موضوع «مسمومیت دانش آموزان» از مهمترین مسائلی بود و هست که این روزها اذهان جامعه را مشغول و افکار عمومی را نگران کرده است؛ بر همین اساس در یک گزار ش میدانی و تحقیقی به آنچه دیدم و شنیدم از این ماجرا میپردازیم.
در بخش اول این گزارش، روایتی از ماجرا ارائه شده و در ادامه، به مشاهداتم در شهر قم (به عنوان اولین شهری که این ماجرا از آن شروع شد)، مدارس مختلف و همراهی با تیمهای عملیاتی و اورژانس خواهم پرداخت.
* ماجرا از کجا شروع شد؟
همه ماجرا از این تماس تلفنی با 115 شروع میشود: 9 آذر. خیابان جمهوری، هنرستان نور. مدیر مدرسه میگوید بچهها بهیکباره مسموم یا بدحال شدهاند. اورژانس میآید، 18 دانشآموز را به مرکز درمانی منتقل میکند و اکثر آنها تا همان شب با بهبودی نسبی مرخص میشوند.
تا اینجا همهچیز عادی است. 13 روز بعد، همان مدرسه. اینبار علاوه اورژانس، پلیس هم میرسد. تعدادی در کلاسی دیگر همانند 13 روز پیش. تعدادی ترسیده؛ تعدادی بد حال و برخی هم شاید مسموم. نهایتاً با یک سرم و یکی-دو دارو مرخص میشوند. البته یکی از آنها که بیماری زمینهای هم داشت یک هفته در بیمارستان میماند.
48 روز گذشت و گوش شیطان کَر، دیگر خبری نیست. ساعت 3 عصر. دبیرستان فاطمیه در صفاشهر، گفتهاند بچهها بوی سیمسوخته یا برخی بوهای تند را بهیکباره استشمام کرده و برخی بدحال شدهاند.
اینبار، پلیس دستگاههای امنیتی را هم همراه میکند. 15 نفر از دانشآموزان قدری بدحال هستند. تحقیقات فنی توسط آزمایشگاهها، موسسههای برجسته و پیشرفته کشور از جمله چند مرکز سمشناسی، مرکز جنگ نوین سپاه، آزمایشگاه رازی وانستیتو پاستور، آزمایشگاه فوقپیشرفته نیروهای مسلح و… آغاز میشود و از همه این دانشآموزان چندین نوع آزمایش خاص -از خون گرفته تا بزاق دهان و ریه- و نمونهبرداری از وسایل کلاس و کارگاه، هوای محیط، دستگاه گوارش و… انجام میشود، و نتیجه اینکه هیچ ماده سمی تشخیص داده نشد اما تحقیقات ادامه دارد.
17 بهمن بهیکباره 6 مدرسه اعلام میکنند که دانشآموزانشان بو یا گاز خاصی را استشمام کردهاند؛ چه بویی؟ میگویند پرتقال، نارنگی گندیده، وایتکس، بمب بدبو (اسباببازی)، ماهی گندیده، تنباکو، گلاب، و…؛ هرچه که فکرش را کنید.
18 و 19 بهمن مدارس قم را برای بررسی و تحقیقات فنی بیشتر تعطیل میکنند؛ 20، 21، 22 بهمن هم تعطیلات رسمی است و در این 5 روز گروههای مختلف علمی فرصت را غنیمت شمرده و بررسی را تسریع میکنند.
17 بهمن بهیکباره 6 مدرسه اعلام میکنند که دانشآموزانشان بو یا گاز خاصی را استشمام کردهاند؛ چه بویی؟ میگویند پرتقال، نارنگی گندیده، وایتکس، بمب بدبو (اسباببازی)، ماهی گندیده، تنباکو، گلاب، و…؛ هرچه که فکرش را کنید.
یک مرکز به جمع بندی اولیه درباره گاز «Co» میرسد؛ فوراً دستگاههای پیشرفته را تهیه و برخی را سریعاً خریداری میکنند تا مسئله بررسی شود. موتورخانه 610 مدرسه از جمله مدارسی که گزارش بدحالی داشتند بررسی میشود و در 581 مدرسه که مورد بررسی قرار گرفته، نتیجهی گاز «Co» منفی است.
در حدود 20 مدرسه، احتمال وجود مقداری گاز «Co» بالاست که متخصصان میگویند در حد خطرناک نیست و 5-6 مدرسه هم نیاز به تعمیر داشتهاند و نهایت اینکه، فرضیه Co رد شد.
وزیر بهداشت به قم میآید و میگوید یک تیم متخصص و ویژه را مامور بررسی موضوع کرده است؛ نتایج اولیه چندین آزمایشگاه فوقپیشرفته و مجهز 28 بهمن منتشر میشود: «براساس علائم بالینی به موارد مشکوکی رسیدهایم که جهت بررسی بیشتر به تهران ارسال میکنیم اما در بررسی محیطی به رفتار غیرعادی خاصی نرسیدهایم.»
* همه پیگیر هستند
همه مسئولین نگران وضعیت هستند؛ تماسهای دستگاههای مختلف از تهران به قم ساعتبهساعت بیشتر میشود. رئیس حوزه علمیه، رئیس جامعه مدرسین و دفاتر مراجع تقلید تماس پشت سر تماس که چه اتفاقی افتاده است؟ پاسخ همه دستگاهها این است که فعلاً هیچچیز نیافتهایم یا حداقل هیچچیز قطعی وجود ندارد. احتمال هیستری دستهجمعی: (به فرانسویHystérie) یا برخی احتمالات برگرفته از عوامل محیطی یا بالینی که نیاز به بررسی بیشتر دارد، وجود دارد.
همه قبول کردهاند که حداقل دانشآموزان دچار نوعی بدحالی شدهاند، اما در اینکه علت چیست؟ به فرضیههای بعضاً متفاوت رسیدهاند اما به دلایلی که نیاز به بررسی آزمایشگاهی، علمی، فنی یا تحقیقاتی بیشتر دارد نیاز به زمان بیشتر دارند.
همه مسئولین نگران وضعیت هستند؛ تماسهای دستگاههای مختلف از تهران به قم ساعتبهساعت بیشتر میشود. رئیس حوزه علمیه، رئیس جامعه مدرسین و دفاتر مراجع تقلید تماس پشت سر تماس که چه اتفاقی افتاده است؟ پاسخ همه دستگاهها این است که فعلاً هیچچیز نیافتهایم یا حداقل هیچچیز قطعی وجود ندارد.
وزارت بهداشت یک تیم فنی را مسئول پیگیری ماجرا کرده تا در قم مستقر شده و با همکاری نهادهای علمی، پزشکی، امنیتی و… موضوع را با اهمیت بالا بررسی کنند و در این بین، شبکه اینترنشنال و دیگر رسانههای ضدانقلاب با خرسندی و خوشحالیِ غیرقابل انکار از شرایط بهوجود آمده، ماهیگیری میکنند و آنقدر از این موضوع میگویند و آن را برجسته میکنند که مسمومیت ذهنی و فکری -یعنی آنچه آنها میخواستند- شایع میشود و برای نتیجهگیری، انگشت اتهام را به سمت این و آن نشانه میگیرند. حداقل 17 میزگرد در اینترنشنال با موضوع مسمومیت دانشآموزان برگزار شده و «لیجاد وحشت بین دانشآموزان» رویکرد اصلی تمام این میزگردهاست.
به دروغ میگویند تمام مدارس قم آلودهشدهاند. این در حالیست که (تا چهارشنبه 10 اسفند) 104 گزارش حادثه در 71 مدرسه دخترانه و پسرانه و قم بوده که البته بعد از حضور تیم اورژانس و گروههای تخصصی مشخص شد در اکثر همین مدارس، بیشتر فضای روانی شکل گرفته و اتفاق خاصی نبوده است. البته در برخی موارد دیگر نیز بعضی دانشآموزان دچار مسمومیت و یا بدحالی شده بودند.
گزارشهایی از مسمومیت کموبیش میرسد و دانشآموزان با همان پروتکل درمانی وزارت بهداشت، درمان و مرخص میشوند. برخی دیگر اصلاً نیاز به درمان هم ندارند و تنها ترسیدهاند.
در این بین، بعضاً چند مورد هم بوده که طبق رویه دانشگاه علوم پزشکی برای احتیاط بیشتر ترجیح داده میشود برای چند روز بمانند.
296 هزار دانشآموز در قم تحصیل میکنند که 152 هزار نفرشان (اکثریتشان) دختر هستند. از این 296 هزار دانشآموز تا روز گذشته (چهارشنبه 10 اسفند) حدود 550 نفر به بیمارستان منتقل شدهاند؛ 85 درصد دختر؛ 15 درصد پسر. از 550 نفری که عازم بیمارستان شدهاند بیش از 90 درصد در ساعات اولیه مرخص شدهاند.
30 بهمن. یک مجموعه آزمایشگاهی در وزارت بهداشت در تحقیقات خود، وجود یک ماده گاز مشکوک بهصورت ضعیف را شناسایی میکند و بررسی دقیقتر آغاز میشود؛ گرچه در یک مورد در مدرسهای به میزان گاز با ppm پایین میرسند که به لحاظ علمی قابلاعتنا نیست.
آنچه تاکنون خواندید، گزارشی از ماوقع چند روز اخیر است. از این به بعد گزارش میدانی خبرنگار تسنیم که سهشنبه 9 اسفند به قم رفته را میخوانید.
سهشنبه صبح در قم به اتاق مدیریت بحران که در مرکز اورژانس واقع شده میروم. ساعتی میگذرد؛ با اورژانس تماس گرفته میشود: “سلام. من مدیر مدرسه حضرت خدیجه(س) هستم. در کارگاه بوی تندی پیچیده و بچهها همه ترسیدهاند”.
مأمور اورژانس همراه پلیس و کادر تخصصی به مدرسه اعزام شدند و من همراه آنها میروم. وارد هنرستان شدیم؛ حدود 10 دانشآموز دختر در حیاط نشستهاند. سراغ مدیر را گرفتیم و به طبقه بالا رفتیم. گفتند بروید پایین در کارگاه خیاطی. دستگاهی آوردند که 360 نوع گاز را detect (تشخیص) میکند بعد از حدود 10 دقیقه بررسی، عدد صفر را نشان میدهد.
در کارگاه، حدود 8 دانشآموز دختر هستند. پرسیدم اولین نفر چه کسی بو را احساس کرد؟ یکی گفت من. پرسیدیم این بو به چه بویی نزدیکتر بود؟ گفت: “بوی تندی بود. اول احساس کردیم سوختنی است یا بوی اتو -در کارگاه مشغول اتو کردن پارچه بودیم- ولی بعد تندتر شد و به بچهها اطلاع دادم. یکی از بچهها سردرد گرفت و یکی دیگر گفت بازویم درد میکند”.
اورژانس حال هر دو آنها را بررسی کرد، خودشان هم گفتند نیازی به اعزام به مرکز درمانی ندارند؛ ظاهراً به خیر گذشت.
در کارگاه، حدود 8 دانشآموز دختر هستند. پرسیدم اولین نفر چه کسی بو را احساس کرد؟ یکی گفت من. پرسیدیم این بو به چه بویی نزدیکتر بود؟ گفت: “بوی تندی بود. اول احساس کردیم سوختنی است یا بوی اتو -در کارگاه مشغول اتو کردن پارچه بودیم- ولی بعد تندتر شد و به بچهها اطلاع دادم. یکی از بچهها سردرد گرفت و یکی دیگر گفت بازویم درد میکند”.
برگشتیم. یکی از دوستان گفت “دبیرستان دخترانه برقعی از معدود مدرسههایی بوده که 2 بار گزارش بدحالی دانشآموزان را اعلام کرده است”؛ به این مدرسه رفتیم. گفتند یکی از کلاسهای طبقه دوم محل مسمومیت برخی دانشآموزان بوده است. مستخدم مدرسه توضیح میدهد: “من آن روز که صدای بچهها را شنیدم، سریع بالا آمدم و دیدم برخی میگویند بوی خیلی بدی میآید. تقریباً همه ترسیده بودند و حال دو-سه نفرشان هم خوب نبود. اورژانس آمد و تعدادی را به مرکز درمانی برد و اکثر آنها همان روز مرخص شدند و حالشان خوب است؛ جز یک مورد که میگوید پادرد دارد. پزشکان میگویند دچار اسپاسم عضلانی شده و علائم بالینی را بررسی کرده و گفتند مشکل بهزودی رفع میشود و عارضه پایداری نیست.”
سپس به مرکز مدیریت اورژانس برگشتم. به مسئول کمیته عملیات استان گفتم: “اکثر دانشآموزان ترسیدهاند، چرا برای مقابله با ترس کاری نمیکنید؟” گفت: “ابتدا تعداد نیروها، خودروها و نهادهایی که با لباس، تجهیزات و دستگاههای مختلف به مدارس میرفتند گرچه لازم اما زیاد بود. ولی چون بر حال دانشآموزان اثر منفی روانی داشت، آن را به حداقل رساندیم؛ خودم نشستهام اینجا و تلفن 115 را جواب میدهم؛ اینجا مدیریت بحران تشخیص میدهد که برای کدام مدرسه چه سطح نیرویی اعزام شود”.
به مسئول کمیته عملیات استان گفتم: “اکثر دانشآموزان ترسیدهاند، چرا برای مقابله با ترس کاری نمیکنید؟” گفت: “ابتدا تعداد نیروها، خودروها و نهادهایی که با لباس، تجهیزات و دستگاههای مختلف به مدارس میرفتند گرچه لازم اما زیاد بود. ولی چون بر حال دانشآموزان اثر منفی روانی داشت، آن را به حداقل رساندیم؛ خودم نشستهام اینجا و تلفن 115 را جواب میدهم؛ اینجا مدیریت بحران تشخیص میدهد که برای کدام مدرسه چه سطح نیرویی اعزام شود”.
تلفن بعدی: در مدرسهای حدود 30 دانشآموز میگویند به دلیل استشمام یک بوی بد، حالشان نامساعد است.
فوراً چند خودروی اورژانس همراه با نیروهای متخصص و از پیش معینشده اعزام میشوند. به اورژانس میگویند 20 نفرشان به مرکز درمانی منتقل شدند. ساعتی بعد، 12 نفرشان مرخص و 8 نفر برای احتیاط بیشتر و البته انجام چند آزمایش، یکروز بستری خواهند شد.
آنروز، 3 گزارش از سه مدرسه رسید؛ در مجموع 54 نفر به مراکز درمانی منتقل و 9 نفرشان بستری و بقیه هم بعد از ساعتی مرخص شدند.
* گزارش از برخی مدارس پسرانه
گزارشها تنها از مدارس دخترانه نیست بلکه از مدارس پسرانه هم گزارش مسمومیت دادهاند؛ حتی از یک مدرسه حوزوی دختران که چند هفته پیش بود.
از پزشک متخصص اورژانس شنیدم که تاکنون بیش از 90 درصد دانش آموزان در همان ساعت اولیه مرخص شدهاند و چند مورد، یک شب و برخی معدود بیش از یک شب بستری بودهاند.
درباره احتمال مسمومیت نیز میگفت رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم خودش سمشناس است و از برجستهترین سمشناسهای کشور هم برای بررسی احتمالات کمک گرفته اما واقعاً هیچچیز را تا امروز بهصورت قطعی نمیتوان تأیید کرد.
* مردم چه میگویند؟
با مردم قم که از مسمومیت دانشآموزان صحبت میکردم، همه از شایعه میگفتند. شایعههایی که وحشت را به روح و روان مردم قم انداخته است.
یک راننده تاکسی میگفت روزانه حداقل 5 شایعه درباره علت مسمومیت دانشآموزان را میشنوم و از روی بیکاری، در پاسخ به هر علتی که مسافر میگوید، علتی دیگر را که از مسافر قبلی شنیده را به او بازگو میکند. خودش هم قبول داشت ممکن است عارضه و تأثیر منفی داشته باشد اما میگفت بخشی از حرفها از روی نگرانی و اضطراب است.
راننده تاکسی اینترنتی در حال بازگشتم از مدرسه میگفت “من تقریباً از هر مسافری این سؤال را می پرسم که به نظر شما این اتفاقات به نفع کی و ضرر چه کسی است؟”
یک راننده تاکسی میگفت روزانه حداقل 5 شایعه درباره علت مسمومیت دانشآموزان را میشنوم و از روی بیکاری، در پاسخ به هر علتی که مسافر میگوید، علتی دیگر را که از مسافر قبلی شنیده را به او بازگو میکند. خودش هم قبول داشت ممکن است عارضه و تأثیر منفی داشته باشد اما میگفت بخشی از حرفها از روی نگرانی و اضطراب است.
او ادامه داد که حتی مسافرانی که شاید مذهبی هم نباشند، میگفتند این کار برای ضربه به نظام است؛ تقریباً همهشان باور داشتند که یک خرابکاری برای شکاف بین ملت و حکومت است.
فردای آنروز، با دیگر مسئولین عالی قم صحبت کردم؛ از مسئولین پزشکی گرفته تا امنیتی، درمانی و فرهنگی. همه فرضیههای مطرح اعم از خرابکاری ضدانقلاب، مسمومیت با گاز یا مشتقات آن، احتمال ضعیف ویروس یا باکتری و … را نهایتاً به عنوان یک فرضیه و نه بیشتر قابل بررسی میدانستند.
* جو روانی غالب است
به هر تقدیر، به عنوان یک خبرنگار که 2 روز در قم بودم و در اتاق مدیریت بحران هم حضور داشتم، همراه با تیم فنی اورژانس به برخی مدارس رفتم -که همان لحظه گزارش مسمومیت دادهاند- و با دانشآموزانی گفتوگو کردم که میگویند بدحال، مسموم یا بیمار شدهاند، به این جمع بندی رسیدم:
- تصور فرضیه خرابکاری ماجراجویانه برای متهم کردن نظام تا حد زیادی میتواند قابل تصدیق باشد.
- آنچه در شبکههای اجتماعی و افکار عمومی عنوانشده؛ چه در کیفیت (شدت) بیماری یا کمیت (تعداد) یک عملیات پیچیده روانی- رسانه ای همراه با برجسته سازی است.
- هیچ نهاد یا مسئولی اصل اینکه «دانشآموزانی دچار مسمومیت خفیف یا بدحالی موقتی شده باشند یا آنکه در برخی موارد واقعاً بوهای غیرعادی به مشام رسیده باشند» را رد نکرده اما در برخی موارد، اصل موضوع فیک و غیرواقعی بوده است. مثلاً در مدرسهای که گفته شده بوی نارنگی گندیده میآید، فردای همان روز 2 بسته پلاستیک نارنگی خراب پیدا شده است یا در بیش از 10 مدرسه، با شیطنت دانش آموزی و از طریق اسباببازیِ بمبک بدبو می خواستند کلاس را به تعطیلی بکشانند.
- جو روانی، اضطراب و ترس دلیل عمده بدحالی برخی دانشآموزان است (گرچه در برخی موارد مسمومیت هم وجود داشته است) که این دو باید از هم تفکیک شود. به نظر میرسد مهمترین مانع برای تکمیل تحقیقات و رسیدن به نتیجه فنی همین جو روانی، اضطراب و مسمومیت فکری است که بهطور کاملاً مشکوک در قم جاری شده است.
منبع خبر : خبرگزاری تسنیم
نظرات کاربران