خوش به حال من که تو مادرمی
برایمان از سماور ذغالیاش، چای خوشرنگ و خوش عطر در استکانهای کمرباریک میریزد و قندانی پر از مویز، جلویمان میگذارد. سعی میکند آرام به نظر بیاید اما چشمانش پر از شوق است.
برایمان از سماور ذغالیاش، چای خوشرنگ و خوش عطر در استکانهای کمرباریک میریزد و قندانی پر از مویز، جلویمان میگذارد. سعی میکند آرام به نظر بیاید اما چشمانش پر از شوق است.