0

گزارشی میدانی از وضعیت سیل‌زدگان سیستان بلوچستان / همه به خاطر سیل غافلگیر می‌شوند

به گزارش خبرگزاری تسنیم- حامد هادیان: سوخت‌بر چابهاری- سوار بر تویوتای تایلندی خاکی رنگش، با صورتی سوخته و دندان‌هایی زرد از مصرف سوفاری( ماده مخدر مرسوم در جنوب شرق) در خیابان‌های شهر چابهار ویراژ می‌داد. پشت ماشینش بنر بنیاد احسان ( یکی از بنیادهای دولتی کمک به مناطق محروم) را زده بود و جلوی ساختمان هلال احمر ترمز زد. بعد از چند دقیقه کمک‌های هلال را بار زد پشت صندوق و به سوی مناطق آسیب دیده راهی شد. امدادرسانی در سیل بلوچستان همین قدر عجیب و غریب است.  
 
سیل در جنوب سیستان و بلوچستان سابقه دیرینه دارد

سیل بلوچستان از روز دوشنبه 7 اسفند از بالادست شروع شد و 16 شهرستان را درگیر خود کرد. روستاهای دشتیاری، چابهار، قصرقند، نیکشهر آسیب بیشتری دیدند. به‌گفته فاروق اعظمی، نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها، «از پل گرفته تا محورهای اصلی و فرعی، زمین‌های کشاورزی، باغات، واحدهای گلخانه‌ای و دامداری، همگی از خسارت سیل دور نماندند» حتی به خاطر بارندگی‌های اخیر به 37 قلعه، بنا و بافت تاریخی در استان خسارت وارد شده است.  

سیل در جنوب سیستان و بلوچستان سابقه دیرینه دارد ولی در 12 سال گذشته 

6 سیلاب بزرگ در منطقه راه افتاده است و حدود 30 کشته و میلیاردها تومان خسارت در پی سیل‌های اخیر داشته است.  

جالب این که، در سال‌های بین وقوع سیل- همین منطقه دچار خشکسالی و کمبود آب می‌شود و به دلیل عدم وجود پروژه‌های آبخیزداری، آب‌های موجود به سرعت به دریا می‌روند و دود می‌شوند.  این مناطق شاید از معدود مناطق ایران باشند که لوله‌کشی و آب آشامیدنی تمیز در آن به راحتی یافت نمی‌شود.

سایت خبرآنلاین در گزارشی که به مقایسه سیل سال 98 و امروز پرداخته و در آن نوشته همه خسارت‌های این سیل درحالی است که سیل امسال مشابه سیل چهار سال قبل در این استان بود، شاید اگر از حوادث آن سال درس گرفته می‌شد سیل امسال یا جاری نمی‌شد یا حداقل خسارت‌های کمتری درپی داشت. مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمین دانشگاه لایبنیتز هانوفر آلمان در فضای مجازی عکسی از سیل سال 98 منتشر کرده است، این تصاویر مقایسه دو سیل در سال‌ 1398 و سیل اخیر (1402) در استان سیستان و بلوچستان است. او در توضیح این تصاویر نوشته: «شکل بالایی در تصویر مربوط به سیل دی ماه 1398 در سیستان است. بعد از تهیه نقشه سیل مطلب کوتاهی به اتفاق دکتر آخانی نوشتیم مبنی بر اینکه باید طرحی نو در مدیریت سیل در ایران در انداخت، 4 سال بعد دوباره همان مناطق محروم سیستان و دقیقا به‌همان شکل در پایین دست سدها و انواع و اقسام مخازن آبخیزداری دچار سیل و حادثه شد و مصیبت برای مردم فراهم آورد. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند ولی گویا قرار نیست تغییری در مدیریت سیلاب در ایران پدید آید».

او در توضیح بیشتر گفت: «چیزی که بسیار واضح است و با مقایسه تصاویر ماهواره ای این سیل با سیل دی ماه 98 می‌توان به راحتی آن را استنتاج کرد این است که چاره مهار سیل در این منطقه به هیچ وجه سد سازی و مخزن آبخیزداری نیست. کارهای بسیار بنیادی در ارتباط با حفظ ساختار دشت سیلابی با رعایت قوانین حاکم بر آنها، اصلاح سازه‌های مهندسی مانند پل‌ها و جاده‌ها افزایش ارتفاع آنها از سطح دشت سیلابی جهت کاهش ریسک، توسعه سطوح آبگیر و مدرنیزه کردن ساختارهای سنتی ذخیره آب در منطقه و اینگونه کارهای مشابه باید انجام شود».
 
 
ماجرای تکراری آسیب دیدن زیرساخت‌ها

همه چیز سیل بلوچستان، تکراری است. بارندگی زیاد، سرریز کردن سدها و نبود زیرساخت‌های اولیه برای مقابله با سیل. این اتفاق را چهار سال پیش در همین منطقه به چشم- دیده بودم. حتی جاهایی که آب بالا آمده هم در بسیاری از مناطق برایم تکراری بود. روز اول که وارد کنارک شدم اتفاقی با بخشدار بخش مرکزی چابهار همراه شدم. بخشداری که چهارسال پیش هم با سیل می‌جنگید. «امروز همراه بچه‌های جهادی با بخشدار چابهار مرکزی جلسه داشتیم. خانمی اهل سنت و بلوچ که شب اول سیل با لودر و کمپرسی خودش را رسانده بود به روستاهای عورکی دشتیاری و بعد از نجات چند نفر خودش هم افتاد توی محاصره سیل. سابقه و شناختی ازش ندارم ولی همین کارش قابل تحسین است.» این بخشی از متنی است که چهارسال پیش در شبکه‌های اجتماعی درباره «شمسیه شیرخانزهی» بخشدار مرکزی چابهار نوشتم و امروز که به منطقه‌اش رفتم دوباره درگیر سیل بود. از 50 روستای منطقه‌اش 28 روستا هنوز در محاصره آب بود. امسال هم چند کار عجیب کرده بود و باز هم با لودر مردم یک منطقه را نجات داده بود. به خاطر سیل و انتخابات چند روزی بود دختر دو ساله‌اش را ندیده بود. با هم به چند روستای سیل زده رفتیم. برای رسیدن به روستای مردان حیدری باید سوار قایق می‌شدیم. در راه پرسیدم چرا همه چیز تکرار شده. گفت:«سیل مشکل بزرگی نیست، مشکل این است؛ زیرساخت نداریم که اتفاقات تکرار می‌شود. همین امسال تمام بودجه را بخشداری صرف ساخت راه برای سه روستا کردیم که قبل از تکمیل، سیل همه‌اش را برد». استان سیستان و بلوچستان از لحاظ زیرساخت نسبت به باقی کشور عقب‌مانده‌تر است. یک طرح سیل بند از سال 98 داشتیم که بخشی از منطقه را نجات داد. از طرفی منطقه ما تنها منطقه کشور است که لوله‌کشی آب آشامیدنی ندارد و در این روزها بزرگترین مشکل بعد از قطعی راه‌ها، نرسیدن آب و قطعی برق است. همچنین روستاهای این منطقه برخلاف بقیه جاها طرح‌های هادی اجرا نشده است و مثلا یک روستا هنوز جاده اصلی‌اش مشخص نیست. بهرحال مشکل اصلی جاده است. با بخشدار و یکی از اعضای شورا که همراه ما بودند و به چندین روستا رفتیم و برای چند روستای هیچ راهی نبود و کسی خبر نداشت آنجا چه خبر است. تازه منطقه مرکزی چابهار کمتر از دشتیاری درگیر سیل است. پرسیدم مسئولان کجای مهمانی نشسته‌اند «معمولا در بحران‌هایی مثل سیل حرف کلی نمی‌زنم بی‌فایده است، اما در بلوچستان جدای از بزرگی و کوچکی، مدیریت بحران نیست. مردم هم اهل گله نیستند. ولی بعد از هفت روز کسی از بعضی روستاها تو بنت و دشتیاری خبر ندارد. قصه فرمانده هم ندارد» این بخش ماجرا هم چهار سال پیش تکرار شده است.
 
بر آورد اولیه‌ از خسارت سیل از 1700 تا 2000میلیارد تومان است. به گفته مسئولان  2 هزار کیلومتر راه و بیش از 200 دستگاه پل آسیب دیده. 25 محور اصلی و فرعی مسدود شد. در حوزه تأسیسات آب، شبکه برق هم روستاهای زیادی آسیب دیدند و در حوزه کشاورزی حدود 18 هزار هکتار از اراضی زراعی آبی و هزار و 933 هکتار اراضی باغی آسیب دیده‌اند. عددهای ترسناکی که معلوم نیست از کجا قرار است تامین شود برای جایی که بدون همین خسارت‌ها هم مشکل دارد.
 
 
ماجرای امدادرسانی 

یکی از مسئولان منطقه بنت شهرستان نیکشهر می‌گفت مردم منطقه خودمان می‌خواستند که برای مردم دشتیاری کمک جمع کنند و بفرستند. این در حالی است که به مناطق آسیب دیده نیکشهر کمکی نشده بود ولی به خاطر تمرکز مسئولان و رسانه‌ها در دشتیاری همه توجه‌ها به آنجا بود و از آسیب دیدن منطقه خودشان خبر ندارند. این بخشی از آشفتگی سیل بلوچستان بوده است.  
فاروق اعظمی نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها در گفتگویی گفته: «متاسفانه سیل در زمان اولیه چندان مورد توجه قرار نگرفت و امدادرسانی سرعت مناسب را نداشت. اما سپس سرعت امدادرسانی افزایش یافته است».

با توجه به مشاهدات میدانی و گزارش خبرنگاران محلی و مردم در بعضی از مناطق دورافتاده درگیر سیل، تقریباً هیچ امدادی نرسید. حداقل در شهرستان چابهار، قصرقند و نیکشهر روستاهای زیادی را پیدا کردیم که در ده روز اول کمکی به آنها نرسیده بود.

چیزی که به نظر می‌رسد باعثش ترک فعل وزارت کشور، وزارت راه و هلال احمر است. با یکی از سوخت‌بران گفتگو می‌کردم که در 5 روز اول به دشتیاری رفت و آمد داشت. می‌گفت روز اول استاندار را در منطقه دیده ولی بعدش دیگر همه غیب شدند و مردم سیل زده احساس بی‌پناهی کردند. 

در ادامه رهبر انقلاب همزمان با روز درختکاری درباره کمک رسانی به استان سیستان و بلوچستان تاکید کردند: «کمک‌ها و امدادهایی که از طرف بخش‌های دولتی و غیر دولتی در حال انجام است، باید ادامه پیدا کند و کسانی هم که توانایی ورود به امداد و کمک را دارند، برای کمک‌رسانی وارد شوند» بعد از این صحبت‌ها کمک‌ها سرعت گرفت .

جمعیت هلال‌احمر کشور به‌عنوان یکی از پیشتازان حوزه کمک‌‌رسانی به مناطق آسیب‌دیده در مقاطع تاریخی و مناطق جغرافیایی مختلف حضور موثری داشته است. این سازمان در حادثه سیل اخیر نیز تاکنون نزدیک به 40 هزار نفر را تحت پوشش امدادی خود قرار داد. ولی با اینکه هلال احمر در بیانیه‌های مختلف از امداد سریع و موفقیت خود صحبت می‌کرد بخشی از مردم چنین حسی نداشتند. سرعت پایین، توزیع نامتوازن و بی‌نظمی از ویژگی‌های مدیریت هلال احمر بود. هر چند نیروهای هلال احمر همیشه از جان‌شان مایه می‌گذارند. 

لای روبی نشدن رودخانه ها هم از دیگر دلایلی است که باعث می شود بستر پر از گِل‌ولای رودخانه‌ها قادر به انتقال جریان آب نباشد و سیل را به محیط‌های مسکونی بکشاند. گواه  این ادعا هم صحبت‌های نماینده مردم زابل در مجلس است. حبیب‌ا… دهمرده در جلسه علنی 23 دی ماه با انتقاد از عملکرد وزیران‌کشور، نیرو و استاندار سیستان و بلوچستان، درباره انجام نشدن لایروبی گفت: «از آن جا که در اوایل سال جاری استان دچار سیل شد، در ستاد مدیریت بحران مقرر شد رودخانه‌ها، لای‌روبی شود اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته که این امر بیانگر این است که پیشگیری معنایی ندارد.» در این میان از طرح‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری هم نباید غافل ماند.
 
 
ماجرای گروه‌های جهادی و خیریه‌ها

همزمان با وقوع سیل در مناطقی از استان سیستان‌وبلوچستان سازمان‌ها و نهادهای مختلفی اعم از هلال‌احمر، ارتش، سپاه پاسداران، بخش‌های دولتی و گروه‌های جهادی در مناطق سیل‌زده حضور پیدا کرده‌اند. علی‌رغم همه محرومیت‌های موجود در منطقه اقدامات صورت‌گرفته برای امدادرسانی به سیل‌زدگان قابل چشم‌پوشی نیست. علاوه‌بر اینها رسول خادم نیز همراه پرویز پرستویی با حضور در این مناطق اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مردمی و توزیع اقلام مورد نیاز میان سیل‌زدگان کرده‌اند. این چهره‌ها پیش از این نیز با حضور خود در کنار آسیب‌دیدگان در موقعیت‌های مشابه علاوه‌بر امدادرسانی‌های موثر باعث دلگرمی مردم شده ‌بودند. اما این بحران با بحران‌های سال اخیر تفاوت‌های داشت. تکرار متوالی سیل و نیاز به اصلاح زیرساخت نشان می‌دهد هدف گذاری این نهادها باید عوض شود. مردم منطقه به شوخی می‌گفتند ما به تن‌ماهی احتیاج نداریم. برآوردها نشان می‌دهد که بیشترین آسیب‌ها در حوزه زیرساخت بوده و خیریه‌ها و جهادی‌ها توجهی به این مسئله ندارند و معمولا دنبال رفع نیازهای اولیه آسیب دیدگان هستند. شاید بخشی از این ماجرا به خاطر حضور دوربین‌ها باشد که بسیاری از مسائل را نمایشی کرده است. آسیب‌های سیل تازه از روزهای بعد از فروکش کردن سیل شروع می‌شود. یعنی زمانی که همه می‌روند.  

یکی از مسئولین می‌گفت خیرین نهایتا دنبال ساختن مدرسه هستند در حالی که یک جاده و سیل بند مشکل هزاران نفر را رفع کند. شاید برخی بگویند سیل بند و جاده کار دولت است. دهه‌های اخیر نشان داده عقب ماندگی این استان به قدری زیاد است که برای حل مشکل زیرساخت به کمک مردمی هم احتیاج دارد. از طرفی بسیاری از پروژه‌های تازه افتتاح زیرساختی هم آسیب دیده که نشان از کم‌کاری دولتی‌هاست.
دادستان استان هم اعلام کرده با پیمانکاران پروژه‌های آسیب دیده برخورد خواهد کرد.
 
پدیده سوختبران  

شاید پدیده سیل بلوچستان، سوخت‌بران بودند که بدون هیچ هماهنگی با اعلان‌های مجازی به کمک مردم منطقه خودشان آمدند. آنها به جای قاچاق سوخت با قایق‌هایشان و تویوتاهایشان به مردم محاصره شده کمک کردند. آنها را جابه‌جا ‌کردند یا برای‌شان آذوقه بردند.

منبع خبر : خبرگزاری تسنیم

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *