به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، حفاظت مشارکتی (Community-Based Conservation) رویکردی است که در آن جوامع محلی بهصورت مستقیم در مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی و حیات وحش مشارکت دارند. این مدل برخلاف حفاظت سنتی که بر پایه جداسازی انسان و طبیعت استوار است، بر همزیستی و بهرهبرداری پایدار تأکید دارد. قرقها نیز مناطقی هستند که برای حفاظت از گونههای خاص یا زیستگاههای حساس تحت مدیریت خاص قرار میگیرند، که میتوانند توسط دولت، جوامع محلی یا سازمانهای غیردولتی اداره شوند.
در ادامه، به بررسی نمونههایی از موفقترین پروژههای حفاظت مشارکتی در جهان میپردازیم:
1. کنیا: محافظت از بز کوهی نادر در قرق ایشاقبینی هایرولا
در شمال شرقی کنیا، قرق ایشاقبینی هایرولا (Ishaqbini Hirola Conservancy) بهعنوان پناهگاهی برای بز کوهی هایرولا، یکی از نادرترین گونههای بز کوهی در جهان، تأسیس شده است. این منطقه با مشارکت چهار جامعه محلی و حمایت سازمانهای غیردولتی ایجاد شده و نقش مهمی در جلوگیری از انقراض این گونه ایفا کرده است.
2. نامیبیا: افزایش جمعیت کرگدن سیاه از طریق مشارکت جوامع
در نامیبیا، با واگذاری حقوق بهرهبرداری از حیات وحش به جوامع محلی، انگیزههای اقتصادی برای حفاظت افزایش یافته است. برنامههایی مانند شکار قانونی با مجوز و گردشگری باعث شدهاند تا جمعیت کرگدن سیاه از 1435 در سال 2007 به 1.750 در سال 2012 افزایش یابد. این مدل نشاندهنده موفقیت در ترکیب حفاظت و توسعه اقتصادی است.
3. اتیوپی: سیستم سنتی “قرو” در منطقه حفاظتشده گواسا
منطقه حفاظتشده گواسا (Guassa Community Conservation Area) در اتیوپی یکی از قدیمیترین نمونههای مدیریت منابع طبیعی توسط جوامع محلی است. سیستم سنتی “قرو” بیش از 400 سال است که توسط دو رئیس منتخب اداره میشود و نقش مهمی در حفاظت از گونههایی مانند گرگ اتیوپیایی و ژلادا ایفا کرده است.
4. جمهوری دموکراتیک کنگو: ذخیرهگاه بونوبو کوکولوپوری
ذخیرهگاه بونوبو کوکولوپوری (Kokolopori Bonobo Reserve) با مشارکت جوامع محلی و سازمانهای غیردولتی برای حفاظت از بونوبوها، نزدیکترین خویشاوندان انسان، تأسیس شده است. این پروژه با ارائه خدمات بهداشتی، آموزش و اشتغال به جوامع محلی، حفاظت از حیات وحش را با توسعه اجتماعی ترکیب کرده است.
5. بلز: پناهگاه بابون با مدیریت زنان محلی
پناهگاه بابون (Community Baboon Sanctuary) در بلز با مشارکت داوطلبانه بیش از 200 مالک زمین از هفت روستا برای حفاظت از میمونهای زوزهکش سیاه تأسیس شده است. گروه زنان محلی نقش کلیدی در مدیریت این پناهگاه دارند و با ترکیب حفاظت، آموزش و گردشگری، موفق به افزایش جمعیت میمونها از 800 به بیش از 3٬500 شدهاند.
6. ایالات متحده: مناطق حفاظتشده دریایی در جزایر چنل، کالیفرنیا
در کالیفرنیا، مناطق حفاظتشده دریایی در اطراف جزایر چنل (Channel Islands) با مشارکت جوامع محلی، دانشمندان و دولت ایجاد شدهاند. این مناطق با حفاظت از 21 درصد از آبهای اطراف، به افزایش تنوع زیستی و بهبود صید ماهیها در مناطق مجاور کمک کردهاند.
7. زامبیا: قرق جامعهای سیماها برای حفاظت از حیات وحش
قرق جامعهای سیماها (Simalaha Community Conservancy) در زامبیا با هدف کاهش فشار بر حیات وحش و ترویج همزیستی انسان و طبیعت تأسیس شده است. این منطقه با ارائه سافاریهای اسبسواری و مشارکت جوامع محلی در مدیریت، به حفاظت از گونههای مختلف و توسعه گردشگری کمک کرده است.
اهمیت قرقها؛ فرصتی برای احیای گونهها یا تهدیدی برای عدالت محیطزیستی؟
قرقهای حفاظتشده، چه دولتی و چه مردمی، از مهمترین ابزارهای احیای گونههای در خطر و حفظ زیستگاههای طبیعیاند. در قالب «قرق اختصاصی» یا «مناطق حفاظتشده مشارکتی»، این مکانها اغلب به محلهایی تبدیل میشوند که جمعیت گونههایی چون کل و بز، جبیر، گورخر آسیایی یا حتی پرندگان مهاجر بهطور معناداری افزایش مییابد. تجربه کشورهایی چون نامیبیا، تانزانیا و زیمبابوه نشان داده که وقتی مدیریت منابع طبیعی به خود جوامع محلی واگذار شود با نظارت اصولی و بهرهبرداری حسابشده نتایج شگفتانگیزی در بازسازی جمعیت حیات وحش رقم میخورد.
اما در ایران، قرقهای اختصاصی از همان ابتدای ورودشان در دهه 1390 محل بحث بودهاند. موافقان میگویند این قرقها نهتنها توانستهاند بسیاری از مناطق را از فشار بیشازحد شکار و چرا حفظ کنند، بلکه مشارکت جوامع محلی و سرمایهگذاران را بهسمت حفاظت سوق دادهاند. برخی آمارها نشان میدهد که در برخی قرقهای اختصاصی، جمعیت گونهها چند برابر شده و حضور شکارچیان غیرمجاز به شدت کاهش یافته است.
با این حال، مخالفان قرقها معتقدند که این شیوه باعث «خصوصیسازی» طبیعت شده و ممکن است عدالت محیطزیستی را زیر سؤال ببرد. آنها میپرسند که چرا بهرهبرداری از گونههای ملی، بهویژه در قالب شکار قانونی، باید به دست بخش خصوصی سپرده شود؟ آیا این کار به معنای فروش طبیعت به ثروتمندان نیست؟ از سوی دیگر، نبود چارچوبهای نظارتی شفاف، ضعف در مشارکت واقعی جوامع محلی، و نگرانی از تبدیل قرقها به محملی برای شکار مجاز، همه این روند را در ایران بحثبرانگیز کرده است.
در واقع، مسئله اصلی نه قرق بهعنوان یک ابزار حفاظتی، بلکه نحوه طراحی، نظارت، و مشارکت در آن است. اگر الگوهای موفق بینالمللی مثل «CAMPFIRE» در زیمبابوه یا «Community Conservancies» در نامیبیا توانستهاند به دل طبیعت بروند و جوامع محلی را درگیر کنند، راز آن در شفافیت، پاسخگویی، و حق بهرهبرداری منصفانه بوده است.
قرقها در ایران نیز میتوانند به الگویی موفق تبدیل شوند اگر همزمان با حفاظت مؤثر، عدالت محیطزیستی، مشارکت جوامع محلی، و نظارت نهادهای تخصصی تضمین شود.
اهمیت مشارکت جوامع در حفاظت از حیات وحش
نمونههای فوق نشاندهنده موفقیت مدلهای حفاظت مشارکتی در سراسر جهان هستند. با مشارکت فعال جوامع محلی، میتوان به حفاظت مؤثرتر از گونههای در معرض خطر، بهبود معیشت جوامع و توسعه پایدار دست یافت. این رویکردها میتوانند الگویی برای سایر کشورها، از جمله ایران، در حفاظت از تنوع زیستی باشند.
منابع:
The Guardian: Can communities living side by side with wildlife beat Africa’s national parks at conservation?
International Institute for Environment and Development: Wanted: Community wildlife conservation success stories(iied.org)
The Guardian: The hidden underwater eden of ‘California’s Galapagos’
Financial Times: Riding wild on a horseback safari in Zambia(Financial Times)
منبع : تسنیم
نظرات کاربران