0

ناگفته‌های نیروی مجروح اورژانس از جنگ ۱۲ روزه/مجروحی که برای خدمت‌رسانی به محل اصابت موشک برگشت

– اخبار اجتماعی –

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در روزها و شب‌هایی که سایه حوادث و بحران‌ها بر سر جامعه گسترده می‌شود، نخستین نور امید را اغلب می‌توان در چراغ‌های چشمک‌زن آمبولانس‌ها و چهره‌های مصمم نیروهای اورژانس دید؛ نیروهایی که با فداکاری بی‌وقفه، مرز میان مرگ و زندگی را پاسداری می‌کنند. اورژانس کشور، نه‌تنها در سوانح روزمره چون تصادفات، حوادث طبیعی و بحران‌های اجتماعی حضوری پررنگ دارد، بلکه در صحنه‌های دشوارتر و بحرانی‌تر نیز ثابت کرده است که هیچ مانعی توان توقف رسالت انسان‌دوستانه‌اش را ندارد.

نمونه بارز این ایستادگی، حضور خستگی‌ناپذیر نیروهای اورژانس در جریان جنگ 12 روزه بود؛ روزهایی که حملات غیرانسانی و وحشیانه رژیم صهیونیستی به کشور، برخی مشاغل را تعطیل کرده بود اما نیروهای اورژانس همچنان، بی‌اعتنا به خطر، در خط مقدم امدادرسانی باقی ماندند. آن‌ها در سخت‌ترین شرایط، به یاری آسیب‌دیدگان شتافتند، جان‌های بسیاری را نجات دادند و بار دیگر نشان دادند که در قاموس خدمت، جایی برای خستگی و عقب‌نشینی وجود ندارد.

در میان این قهرمانان، نام مهدی بحرینی نیز می‌درخشد؛ رئیس مرکز اورژانس شمال‌غرب استان تهران، که در آن روزهای پرآشوب به مردم خدمت می‌‌کرد. او از جمله نیروهایی بود که خود نیز در جریان این جنگ دچار مصدومیت شد، اما حتی این حادثه نیز نتوانست عزم او را برای خدمت‌رسانی به بیماران و مجروحان سست کند.

روایت مهدی بحرینی از تلاش‌های نیروهای اورژانس در آن ایام، سندی ارزشمند از فداکاری‌های قشر بی‌ادعا و فداکار در نظام سلامت است؛ روایتی که در ادامه مشاهده می‌کنید:

 

.

تسنیم: چه شد که در جریان جنگ 12 روزه دچار مصدومیت شدید؟

وظیفه ذاتی اورژانس، خدمت‌رسانی به هموطنان عزیز چه در شرایط بحران و چه در شرایط عادی است. طبیعتاً در جنگ 12 روزه، علاوه بر ماموریت‌های جاری اورژانس که در حال انجام بود، ماموریت‌های ناشی از تجاوز رژیم صهیونیستی به منازل و اماکن هم به ماموریت‌هایمان اضافه شد و فعالیت‌هایمان چند برابر شد. نه تنها من، بلکه تمام همکاران شاغل در اورژانس استان تهران و کشور همین وضعیت را داشتند و فعالیت‌هاشان چند برابر شده بود. حتی چندین شب، بسیاری از il;hvhk  به منزل نرفته بودند و بعضی داوطلبانه خارج از شیفت آمدند تا کمک کنند و در شیفت‌ها ماندند.

درمورد آسیب خودم ماجرا از این قرار بود که به عنوان تیم اورژانس شمال غرب استان تهران به ماموریتی اعزام شدیم در یکی از مناطقی که مورد اصابت قرار گرفته بود. ساعت حدود 12 شب به آنجا رسیدیم. منطقه در آن لحظه ایمن بود، اما همچنان مورد اصابت قرار گرفته بود. حدود 35 تا 40 دقیقه در حال امدادرسانی بودیم که مجدداً منطقه مورد حمله قرار گرفت. من نیروهایم را اولویت اول خارج کردم، اما خودم نتوانستم خارج شوم که به فاصله 100 متری خودروهای امدادی، مورد اصابت قرار گرفتم. انگار هدف اصلی خودروهای ما بود. در آن حادثه، دچار دررفتگی کتف شدم. خودرویم در 100 متری بود که هواپیماهای دشمن موشک شلیک کردند؛ موشک به یکی از خودروها برخورد کرد که کنار ماشین من بود؛ به گفته شاهدان عینی، گویا، پس از انفجار، لاستیک خودرو تا ارتفاع 6 متری پرتاب شد و به ناحیه کتف من اصابت کرد. موج انفجار مرا حدود نیم تا یک متر از زمین بلند کرد و دوباره روی زمین افتادم.  مدتی کوتاه هوشیار نبودم. وقتی به هوش آمدم، درد شدیدی در ناحیه کتف داشتم و متوجه شدم که یک دست قطع شده نزدیکم افتاده بود. من در آن لحظه فکر کردم این دستی که جدا شده و جلوی چشم من افتاده، دست خودم است که قطع شده اما مدتی بعد متوجه شدم که دست یکی از شهدای این حمله بوده است. پس از آن، مسافتی طولانی دویدم تا به نقطه‌ای ایمن برسم و به تیمم رسیدم. یکی از نیروها کتف مرا جا انداخت و با وجود درد، دوباره به منطقه برگشتیم و امدادرسانی را ادامه دادیم. یکسری از مصدومان را به بیمارستان منتقل کردیم و اقدامات لازم در محل را انجام دادیم تا محیط کاملاً ایمن شود.

تسنیم:  خانواده مانع حضور شما در اورژانس نمی‌شدند؟

وظیفه ذاتی و کارم اجازه نمی‌داد در این ایام در کنار خانواده باشم؛ با این که همسرم استرس زیادی داشتند به من کمک کردند که بتوانم در کنار تیم‌مان حضور پیدا کنم و به خدمت رسانی بپردازم و نه تنها ممانعتی وجود نداشت بلکه مشوق من هم بودند که بتوانم به بهترین نحو خدمت کنم.

تسنیم: چند سال سابقه خدمت در اورژانس دارید؟

من 24 سال است که در اورژانس مشغول به کار هستم.

تسنیم: سخت‌ترین مأموریت شما طی این سالها چه مأموریتی بوده است؟

تمام مأموریت‌های اورژانس سخت هستند و هر مأموریت یک مدل خاص و یک درس خاص است. من همیشه می‌گویم اورژانس بزرگترین دانشگاه دنیاست زیرا در آن تجارب تلخ و شیرین زیادی حاصل می‌شود.

تسنیم: شما پیش از جنگ هم به دلیل یک مأموریت خاصی که انجام داده بودید مورد تقدیر وزیر بهداشت قرار گرفته بودید؛ ماجرای آن مأموریت چه بود؟

من به مأموریتی اعزام شدم که مربوط به حادثه‌ای در یکی از پارک‌های تهران بود. یک آقا به همراه برادرزاده‌ کوچک‌شان برای فعالیت و ورزش به پارک آمده بودند که سگی به آن‌ها حمله کرده بود. آن آقا برای حفاظت از کودک، او را در آغوش گرفته بود و هر دو از ارتفاعی به داخل دره‌ای با رودخانه سقوط کردند. آقا از ناحیه لگن دچار شکستگی شده بود و به دلیل محدودیت حرکت، در آب گیر کرده بود. جریان آب شدید بود و احتمال غرق شدن ایشان بسیار زیاد بود. من با موتورلانس به صحنه رسیدم. با توجه به شرایط، اگر منتظر نیروهای امدادی دیگر مثل آتش‌نشانی می‌ماندم، زمان زیادی از دست می‌رفت. بنابراین با کیفم پریدم از آن ارتفاع به داخل آب و ایشان را به سمت کنار آب منتقل کردم، جایی که عمق کمتر بود و خطرات کاهش یافته بود. پانسمان و فیکس کردن شکستگی را انجام دادیم. بعدها وقتی او را در بیمارستان و در وضعیت ثابت و سرحال دیدم، برایم بسیار ارزشمند و شیرین بود. از این دست خاطرات، بچه‌های اورژانس بسیار دارند و این نمونه‌ای کوچک از آن‌هاست.

تسنیم: اگر به اولین روز برگردید باز هم اورژانس را انتخاب می‌کنید؟

ما این کار را با جان و دل پذیرفته‌ایم و از روزی که وارد اورژانس شدیم، تمام سختی‌های آن را می‌دانستیم. نه تنها من، بلکه تمام همکاران همین حس را دارند. اورژانس خانه ماست و هر زمان که بخواهیم دوباره شغلی انتخاب کنیم، دوباره اورژانس را انتخاب می‌کنیم.

تسنیم: بیشترین مشکلاتی که نیروهای اورژانس با آن مواجه هستند چه مسائلی است؟

بیشتر مشکلات نیروهای اورژانس و پرستاری مربوط به این است که دریافتی‌ها و شرایط کاری نسبت به مشاغل دیگر بسیار پایین‌تر است، در حالی که شیفت‌های 24 ساعته و ماموریت‌های سنگین دارند.

منبع : تسنیم

برچسب‌ها:

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *