در نشست انتقال تجربه بازگو شد؛
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی که سابقه طولانی در بخشهای مختلف حوزه سلامت را دارد، به روایت آن روزها پرداخت.
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، علیرضا مرندی، در نشست انتقال تجربه که در دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد، در ابتدا با بیان بیوگرافی و پیشینهای از تحصیلات و فعالیتهای خود گفت: به دلیل علاقهای که در سالهای گذشته به دکتر عباس شیبانی داشتم، دلم میخواست در دانشکدهای تحصیل کنم که ایشان در آن تحصیل میکرد. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم، در پایان دوره به رئیس بخش گفتم که دلم میخواهد برای خدمت به ایران بازگردم.
وی به تجربه تحصیل در خارج از کشور اشاره کرد و افزود: دوری از خانواده و تربیت فرزندان به دور از خانواده برای همسرم بسیار سخت بود. همسرم مدارک من را به تهران آورد اما نتوانستم جایی مشغول شوم. آن زمان جهاد برای واکسیناسیون اقدام میکرد از آنها خواستم تا در برنامه واکسیناسیون به صورت رایگان کمک کنم اما ظاهراً این برنامه نیز متوقف شده است. پس از آن از دفتر وزیر برای مدیریت انجمن حمایت از کودکان که اکنون بهزیستی شده پیشنهاد کار داشتم.
مرندی با اشاره به مسئولیت خود به عنوان معاون درمان و سپس معاون بهداشت، گفت: دکتر زرگر در زمان مسئولیت خود، برنامههای بسیار خوبی از جمله تولید داروهای ژنریک را شروع کرده بود که من پس از ایشان، همان مسیر را ادامه دادم. در آن زمان جنگ نیز آغاز شده بود و فشار کاری بر من بسیار زیاد شده بود. در نهایت این مسائل در سال ۵۹ منجر به سکته قلبی در من شد. پس از آن از مسئولیت استعفا دادم و به عنوان رئیس بخش کودکان بیمارستان طالقانی به کارم ادامه دادم.
وی، تجربه شبکههای بهداشت را تجربهای درخشان خواند و تصریح کرد: وقتی معاون بهداشت شدم تازه برای اولین بار متوجه مشکلات بهداشتی کشور در روستاها و مکانهای دوره افتاده ایران شدم. کشور پر از پزشکان هندی و بنگلادشی بود. بی عدالتی به معنای واقعی کلمه در کشور حاکم بود. حضرت امام نیز مرتباً بر رسیدگی به محرومان تاکید داشتند. در این شرایط از خود میپرسیدم که چگونه میتوانم به مردم کمک کنم. لذا در آن شرایط بسیاری از کارهایی که انجام شد غیر ممکن به نظر میرسید اما با دست خالی خیلی از کارها را ممکن کردیم.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران خاطر نشان کرد: برنامهای به دستم رسید که به صورت پایلوت در برخی از مناطق اجرا شده و اثرات مثبتی داشت. برای راه اندازی این شبکه از بهورزان استفاده کردیم. حتی در بسیاری از مناطق به دلیل اینکه افراد با سواد در آنجا نبود ناگزیر به تربیت بهورز شدیم. به شما توصیه میکنم که برای هر مسئولیت، همواره نیروی انسانی خوب تربیت کنید. ما در آن سالها در شاخصهای بهداشتی میدرخشیدیم و الگوی کشورهای همسایه بودیم اما پس از آن دیگر رشد چشمگیری در این حوزهها نداشتیم.
وی به مشکلات شایع بهداشتی اشاره کرد و گفت: در آن زمان بیماریهای اسهالی و مشکلات تنفسی عمده مشکلات کشور بود. دکتر منافی برای راه اندازی خانههای بهداشت تلاش زیادی کرد اما آن زمان هجمه زیادی به ایشان شد که ما بیمارستان میخواهیم و خانه بهداشت به درد ما نمیخورد. اگر در جمهوری اسلامی مسئولیتی را قبول کنید همواره با مانع مواجه هستید لذا خود را برای مشکلات احتمالی آماده کنید. راه اندازی شبکه بهداشت بسیار دشوار بود. در حالی که اگر به ما کمک میکردند این مسئله با سرعت بیشتری اجرایی میشد.
مرندی یادآور شد: خداوند بسیار کمک کرد تا بتوانم مسئولیتم را با موفقیت به پایان برسانم. من خود را لایق مسئولیت نمیدانستم و همان موقع مخالفتم را برای وزارت و معاونت اعلام کردم. اما معتقدم خدا این مملکت را دوست دارد و خودش برای کارها کمک میکند. اگر زمان من کاری انجام شده بسیاری از افراد هم به من کمک کردند اما آنچه به من منتسب شده لطف خدا است.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران، سپس به برنامه کنترل جمعیت پرداخت و گفت: وقتی معاون بهداشت شدم وضعیت بهداشتی مناطق بسیار ضعیف بود. آب آشامیدنی از سلامت کافی برخوردار نبود. آموزش و پرورش ۴ شیفته بود. اوضاع تغذیه بسیار ضعیف و امکانات مردم نیز اندک بود. لذا من با پیش بینی آینده در این زمینه احساس مسئولیت کردم. حضرت امام هم آن زمان فرمودند این مسئله باید در رسانهها و دانشگاهها مطرح و مورد بحث قرار گیرد. پس از آن، مسئله به سرعت در جامعه فراگیر شد. این طرح در زمان خود، امری درست بود اما در ادامه باید پایش و کنترل میشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به مسئله ادغام آموزش پزشکی در نظام ارائه خدمات پرداخت و افزود: پیشنهاد این کار در شورای انقلاب فرهنگی مطرح شده بود و این طرح بعدها پختهتر شد. در ابتدا میخواستند این کار زیر نظر وزارت بهداری باشد اما من مخالفت کردم و گفتم باید وزارتخانه جدیدی برای این مسئله ایجاد شود. ما از گروه پزشکی فداکاریهای زیادی در زمان جنگ و در زمان راه اندازی دانشگاههای علوم پزشکی دیدیم. اکنون بر آنها میتازند. منظور ما از ادغام آموزش پزشکی، آموزش دانشجویان در فیلد و در محل خدمت بود به عبارت دیگر، در پی جامع نگر کردن دانشجویان پزشکی بودیم.
نظرات کاربران