سلامت روان در محیطهای کاری به اندازه بهرهوری و رشد اقتصادی اهمیت دارد. امروزه بسیاری از کارکنان، بیش از هر زمان دیگری با فشارهای شغلی و آسیبهای روانی ناشی از محیطهای پرتنش روبهرو هستند. آقای امید سلطانی میرزائی، یکی از متخصصان برجسته روانشناس در مشهد، با تجربهای ارزشمند در زمینه مشاوره فردی و خانوادگی، همواره بر این موضوع تأکید دارد که سلامت روان نهتنها بر کیفیت زندگی فردی، بلکه بر بهرهوری و پایداری سازمانها نیز تأثیر مستقیم میگذارد.
آقای سلطانی میرزائی بهعنوان مشاور فردی و رواندرمانگر، خدماتی همچون درمان اختلالات شخصیت، مشاوره بزرگسالان و تحلیل تعارضات خانوادگی را ارائه میدهد. ایشان دارای کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران هستند. دغدغه اصلی او هشدار نسبت به آسیبهای روانی محیطهای کار سمی است؛ محیطهایی که در آن بیاعتمادی، رقابت ناسالم و نبود حمایت روانی، سلامت روانی کارکنان را بهطور جدی تهدید میکند.
تعریف محیط کار سمی از نگاه روانشناسی
زمانی که از محیط کار سمی صحبت میشود، بسیاری تنها به درگیریهای لفظی یا مشاجرات مستقیم میان همکاران فکر میکنند؛ اما واقعیت این است که سمی بودن یک محیط کاری صرفاً به وجود دعوا یا تنش آشکار محدود نمیشود؛ بلکه مجموعهای از الگوهای رفتاری، ساختارهای مدیریتی و روابط غیر سالم است که بهمرور زمان سلامت روان کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در چنین فضایی، حتی اگر سکوت حاکم باشد، احساس بیاعتمادی، ناامنی شغلی و نادیدهگرفتهشدن نیازهای انسانی میتواند همان اندازه و حتی بیشتر از یک مشاجره علنی آسیبزا باشد. از نگاه روانشناسی، نشانههای اصلی یک محیط کار سمی در سه محور قابل بررسی است.
- نخست، بیاعتمادی؛ جایی که کارکنان مدام احساس میکنند باید مراقب حرفها و عملکردشان باشند و نمیتوانند روی حمایت همکاران یا مدیران حساب باز کنند.
- دوم، رقابت ناسالم؛ بهجای همکاری سازنده، افراد درگیر مقایسههای مخرب میشوند و فضای رشد فردی و تیمی جای خود را به حسادت و تخریب میدهد.
- سوم، فرسودگی شغلی؛ حالتی که در آن فرد بهدلیل فشارهای مداوم، انتظارات غیرواقعبینانه و نبود قدردانی، دچار خستگی ذهنی، کاهش انگیزه و از دست دادن علاقه به کار میشود.
به همین دلیل، روانشناسان معتقدند تشخیص و پیشگیری از شکلگیری محیطهای کاری سمی، نهتنها یک ضرورت برای سلامت روان افراد، بلکه عاملی کلیدی برای موفقیت بلندمدت سازمانها است.
آقای امید سلطانی میرزائی از آسیب های روانی محیط کار سمی میگوید.
در ادامهی بررسیهای روانشناسی درباره فضای کاری ناسالم، استفاده از دیدگاه متخصصان میتواند شفافیت بیشتری ایجاد کند. در همین راستا، آقای امید سلطانی میرزائی بهعنوان یک روانشناس در مشهد بهطور ویژه بر اهمیت شناسایی و مدیریت آسیبهای ناشی از محیطهای کاری سمی تأکید دارد.
او میگوید: محیطهایی که در آن بیاعتمادی، رقابت ناسالم، ارتباطات مخرب و نبود حمایت روانی به شکل مداوم تجربه میشود. چنین فضایی نهتنها بهرهوری و خلاقیت کارکنان را کاهش میدهد، بلکه منجر به فرسودگی شغلی، کاهش عزتنفس، اضطراب و حتی افسردگی میشود. پیشگیری از این آسیبها نیازمند آگاهی مدیران، ایجاد فرهنگ گفتوگو، احترام متقابل و توجه جدی به سلامت روان کارکنان است.
برای اقدام حرفهای و آگاهانه در برابر آسیبهای روانی محیطهای کار سمی، پیشنهاد میکنیم از خدمات پلتفرم رواندرمان (ravandarman) استفاده کنید؛ سامانهای تخصصی برای معرفی روانشناسان معتبر، رزرو نوبت آنلاین و دسترسی به محتوای علمی درباره سلامت روان شغلی.
اگر بهدنبال مشاوره حضوری یا آنلاین در مشهد هستید، روی این لینک کلیک کنید: روانشناس مشهد. در این صفحه، معرفی روانشناسان تایید صلاحیت شده، توضیح مدارک و رویکردهای درمانی و زمانهای خالی آنها در دسترس شماست تا بتوانید با اطمینان، انتخابی متناسب با نیاز خود انجام دهید.

راهکارهای پیشنهادی آقای سلطانی میرزائی
آقای امید سلطانی میرزائی، با تجربه بالینی خود در زمینه مشاوره فردی و سازمانی، باور دارد که تغییر یک محیط کار سمی، تنها با تغییر ساختار یا قوانین امکانپذیر نیست؛ بلکه نیازمند تغییر نگرش و فرهنگ درون سازمان است. او سه راهکار کلیدی را برای پیشگیری و کاهش آسیبهای روانی پیشنهاد میکند:
ایجاد فرهنگ گفتوگو
ایجاد فرهنگ گفتوگو به معنای فراهم کردن بستری امن برای تبادل نظر میان کارکنان و مدیران است. وقتی کارمندان بتوانند بدون ترس از قضاوت یا مجازات درباره دغدغههای خود صحبت کنند، بسیاری از مشکلات قبل از اینکه به بحران تبدیل شوند، شناسایی و حل میشوند. این فرآیند باعث میشود روابط کاری بر پایه اعتماد و شفافیت شکل بگیرد و فضای کاری سالمتر شود.
از منظر روانشناسی، گفتوگوی آزاد به کاهش اضطراب، افزایش احساس تعلق و بالا رفتن انگیزه کمک میکند. کارکنانی که میدانند صدای آنها شنیده میشود، حس ارزشمندی بیشتری پیدا میکنند و همین امر موجب افزایش بهرهوری فردی و گروهی میشود. در چنین محیطی، نهتنها استرس شغلی کاهش مییابد بلکه خلاقیت و نوآوری نیز رشد پیدا میکند.
احترام متقابل
احترام متقابل یکی از اصلیترین پایههای سلامت روان در محیطهای کاری است. وقتی افراد فارغ از جایگاه شغلی خود به یکدیگر احترام بگذارند، تنشها و سوءتفاهمها کمتر میشود و همکاری بهجای رقابت ناسالم در اولویت قرار میگیرد. نهادینه کردن این اصل، فرهنگ سازمان را از تخریب و بیاعتمادی دور کرده و فضایی برای همدلی و تعامل سازنده فراهم میکند.
از نگاه روانشناسی، احترام متقابل مستقیماً با افزایش عزتنفس کارکنان در ارتباط است. کارمندانی که مورد احترام قرار میگیرند، کمتر درگیر فرسودگی شغلی میشوند و انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر شغلی خود خواهند داشت. در نتیجه، این اصل ساده اما کلیدی میتواند بهعنوان یک سپر روانی در برابر آسیبهای محیطهای کاری سمی عمل کند.
سیاستهای حمایتی برای سلامت روان
سیاستهای حمایتی در حوزه سلامت روان به معنای برنامهریزی سازمانی برای مراقبت از کارکنان است. این سیاستها شامل اقداماتی مانند ایجاد دسترسی به مشاوره درونسازمانی، برگزاری کارگاههای مدیریت استرس و تدوین دستورالعملهای مشخص برای حمایت از کارمندان در شرایط بحرانی است. چنین سیاستهایی نهتنها مانع گسترش فضای سمی میشوند، بلکه به کارکنان نشان میدهند که سلامت روان آنها برای سازمان ارزشمند است.
در بلندمدت، این نوع حمایتها منجر به ایجاد وفاداری سازمانی و افزایش بهرهوری میشود. کارکنانی که اطمینان دارند در زمان مواجهه با مشکلات روانی یا خانوادگی تنها گذاشته نمیشوند، با تمرکز بیشتری به وظایف خود میپردازند. به همین دلیل، بسیاری از روانشناسان از جمله آقای امید سلطانی میرزائی توصیه میکنند سازمانها سلامت روان را بخشی جداییناپذیر از سیاستهای منابع انسانی بدانند و آن را در کنار اهداف اقتصادی و عملیاتی خود دنبال کنند.
جمعبندی
در این مقاله به اهمیت سلامت روان در محیطهای کاری و نقش آن در زندگی شغلی و فردی پرداختیم. همانطور که آقای امید سلطانی میرزائی، روانشناس در مشهد اشاره میکند، محیط کار سمی تنها به درگیری یا تنش آشکار محدود نمیشود، بلکه بیاعتمادی، رقابت ناسالم و فرسودگی شغلی از مهمترین نشانههای آن هستند. چنین فضایی میتواند بهرهوری را کاهش داده و به مشکلاتی چون اضطراب، افسردگی و کاهش عزتنفس منجر شود.
راهکارهایی همچون ایجاد فرهنگ گفتوگو، احترام متقابل و تدوین سیاستهای حمایتی برای سلامت روان میتوانند نقش کلیدی در پیشگیری از شکلگیری محیطهای سمی داشته باشند. با اجرای این راهکارها، هم کارکنان از آسیبهای روانی در امان میمانند و هم سازمانها به رشد پایدار و بهرهوری بالاتر دست پیدا میکنند.
نظرات کاربران